ماهنامه «نماینده» حامدزمانی*/ انتخابات هیئت رئیسه مجلس دهم در اجلاسیه سوم را شاید از یک جهت بتوان یکی از خاصترین دوره طی 10 دورۀ خانه ملت برشمرد، چرا که منتخب نهایی نمایندگان برای کرسی ریاست، در مرحله دوم رأیگیری تعیین شد. از آن مهمتر اینکه این منتخب در مرحلۀ اول، رأی کمتری نسبت به رقیب خود آورد؛ رقیبی که 2 سال پیش بهشدت از سوی اغلب همفراکسیونیهای خود که ادعا میکردند اکثریت مجلس دهم را در اختیار دارند، تشویق شد که نامزد ریاست پارلمان شود؛ اما با اعلام نتایج آرای انتخابات هیئت رئیسه موقت مشخص شد که یا «امیدیها» در برآورد نفرات خود در پارلمان دچار مبالغه شدهاند یا اینکه برخی اعضای فراکسیون بهطور چراغ خاموش ترجیح دادهاند نام رقیب را بهجای «سر لیست» فهرست انتخاباتی «امید» روی برگۀ رأی بنویسند؛ اتفاقی که عیار رأی اثرگذار «امید» و اصلاحطلبان را در سال اول مجلس دهم تا حدودی روشن ساخت و بهقدری موجب سرخوردگی معاون اول دولت اصلاحات شد که دیگر کاندیدای ریاست در انتخابات هیئت رئیسه دائم در همان سال و سال بعد نشد.
از طرف دیگر، فراکسیون رقیب(ولایی) هر چند در 2 کرسی نیابت رئیس مجلس، عرصه را به «امید» واگذار کرد و «مسعود پزشکیان» و «علی مطهری» 2 سال اداره مجلس را در ساعات عدم حضور لاریجانی برعهده میگرفتند، اما در انتخابات سال اول، هنوز «مستقلین» حساب خود را از سایرین جدا نکرده بودند و به سبب پرتعداد بودن ولاییها نسبت به امید، این وزنۀ «ولایی»ها بود که در هیئت رئیسه کمی سنگینتر میشد.
در اجلاسیه دوم نیز هر چند فراکسیون مستقلین فهرستی جداگانه داد، اما با ورود دو گزینۀ دیگر، ولاییها به هیئت رئیسه و شاید هم دل خوش داشتن به اینکه «مستقلین» رقیب اصلیشان نیستند، بهنظر میرسید که باز هم ولاییها به صِرف مدّ نظر قرار دادن عدد در هیئترئیسه از اکثریتی نسبی برخوردارند؛ هر چند در مقام اثرگذاری، وزن بالاتر محسوسی نداشتند، چون لاریجانی دیگر عضو فراکسیون نبود و فقط گزینه مورد نظرشان جهت ریاست مجلس بود و نواب رئیس نیز نه عضو «نمایندگان ولایی» بودند و نه گزینه اعلامشده از طرف آنها؛ البته این خوششانسیهای سیاسی در انتخابات هیئترئیسه سال سوم با آنان همراه نبود و همان برتری عددی نسبی هم که در 2 سال اول، نقطهای قابل اتکا برای فراکسیون ولایی بود، برایشان حائز نشد.
«ولایی»ها باید از این شکست عبرت گرفته و در راستای آسیبشناسی، به چند سؤال پاسخ دهند. آیا این ناکامی نسبی، «ایجابی» و معلول اقبال بیشتر شخصی نمایندگان به گزینههای رقیب است؟ یا بالعکس، «سلبی» و بهعلت رویگردانی وکلای ملت از برخی «ولایی»های حاضر در هیئت رئیسه اجلاسیه دوم مجلس؟ یا اساساً موضوع، شخصی نبوده و از چرخشی ملایم در میان چهرههای معتدلتر و به اصطلاح دارای آرای خاکستری فراکسیون ولایی ناشی میشود؟
گلایههای گاهوبیگاه وکلای اصلاحطلب، اعتدالی و اصولگرای مجلس در این مدتی که از عمر مجلس دهم گذشته، نشان میدهد هیئت رئیسه مجلس به اندازهای که از اعضای دو فراکسیون امید و نمایندگان ولایی رأی میگیرد، در میان آنها محبوبیت ندارد.
بهعلت تأثیرگذاری و وزندار بودن رأی لاریجانی بهعنوان رئیس مجلس، در هیئت رئیسه و اینکه خروجی نهایی این نهاد نمیتواند برخلاف منویات وی باشد، فراکسیون مستقلین که گفته میشود موجودیت خود را مرهون اشاره و ارادۀ اوست، معمولاً گلایه و اعتراض چندانی نسبت به عملکرد هیئت رئیسه ابراز نداشتهاند. در یک کلام میتوان اعتراضات ولاییها را به هیئت رئیسه مجلس بیشتر در به تأخیر انداختن بررسی طرحهایی خواند که بهنظر اینان اولویت داشته و فوریتهایشان نیز بعضاً به تصویب رسیده است؛ از جمله طرح رسیدگی به اموال نامشروع مسئولان و متقابلاً پافشاری بر روی طرح برخی لوایحی که بهزعم اعضای فراکسیون ولایی مطابق با منافع ملی نیست.
اما آنچه دربارۀ هیئت رئیسه بهصراحت هدف انتقاد اعضای فراکسیون امید قرار گرفته، همان است که موجبات رضایت فراکسیون مستقلین را فراهم آورده است؛ یعنی اختیارات غیر رسمی و نانوشته این هیئت و بهویژه رئیس. البته «امید» در این گلایه با «ولایی» مشترک است، اما از آنجا که مصادیق اعتراضاتشان بنا بر رویکردهایشان متفاوت است و امیدیها نوعاً از مواجهه مثبت هیئت رئیسه با لوایح دولتی رضایت خاطر دارند، یکی به اِعمال نفوذهای موردی و دیگری نسبت به کلیت روش ادارۀ مجلس از سوی هیئترئیسه، معترض هستند. حال و روز فراکسیون مستقلین هم که مشخص است، فراکسیونی که برخی آن را به «ژله» تعبیر میکنند و نقش تأثیرگذاری را در روند مصوبات و لوایح مجلس ایفا میکند مهم برایشان ریاست است نه دیگر کرسیهای هیئترئیسه.
نظر شما