ماهنامه «نماینده» / طغیان دلار که از واپسین ماههای سال گذشته آغاز شد، با وجود تمامی تلاشهای دولت برای رام کردن آن بیاثر ماند و دلار ۵ هزار تومانی سرکش سال قبل را به بیش از ۷ هزارتومان رساند؛ این درحالی بود که اصلاحات نرخ ارزی دولت از بیستم فروردین ماه امسال جاری و ساری شده است. واقعیت آن است که بازار آزاد از سیاستهای مالی دولت تمکین نکرد و به تعبیری «ارز زیرزمینی» با اعتباری بیشتر از ارز رسمی بهسرعت تاخته تا هیجان بازار دلار را به اوج خود برساند، هیجانی که گفته میشود محصول دستهای پشت پرده یا مضطرب موضعگیری برجام بود. حال با خروج آمریکا از برجام، «محمدرضا پورابراهیمی» نماینده مردم کرمان و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دهم معتقد است، خروج آمریکا از برجام هیچ تغییری در اقتصاد و بازار ارزی ما ایجاد نخواهد کرد بلکه این موضوع وابسته به مدیریت ارزی داخل کشور است.
متن کامل این گفتوگو در زیر میآید:
*عدم پایبندی رئیسجمهور آمریکا نسبت به برجام چه آثاری در بازار ارزی ما برجای خواهد گذاشت؟
از آنجا که انتقال پول ایران در سیستم بانکی تغییری نکرده و در این زمینه گشایش ویژهای اتفاق نیفتاده، با خروج آمریکا از برجام و لغو آن نیز تغییری در شرایط بهوجود نمیآید یعنی حال اقتصاد کشور ما به فرجام برجام وابسته نبوده و نیست. این رئیسجمهور آمریکاست که خواسته با دستاویز قرار دادن برجام - به مثابه چماقی بالای سر ایران - به سایر دستاوردهای چند دهه گذشته ایران صدمه وارد کند و به بهانههای واهی راه تعامل آزاد ایران با دنیا را ببندد. بر همین اساس، باید موضعگیری شفاف دولت برای همگان مشخص شود. یک نکته مسلم است؛ پایبندی و عدم پایبندی آمریکا به برجام با شرایط کنونی، تغییری در اقتصاد ایران نخواهد داشت. آنچه باید در عمل صورت گیرد، مدیریت بازار مالی و ارزی خودمان است.
*گواهی هم برای این ادعا وجود دارد؟
باید واقعیتها را ببینیم. در سالهای پس از برجام، فضا برای مانور ایران در بازارهای بینالمللی تاحدودی آماده شد، اما هرگز به مرحله عمل نرسید و همچنان با تصویب تحریمهای پیدرپی، مشکلات اقتصادی ایران برای حضور در بازارهای بینالمللی استمرار یافت؛ بر همین اساس، خروج آمریکا از برجام هم تغییری ایجاد نمیکند. این را باید برای مردم شفاف و روشن بازگو کرد.
*چرا تصمیمات ارزی دولت به نتیجه نرسید و همچنان شیب صعودی دلار ادامه دارد؟
مهمترین دلیل آن، اشتباه بودن تصمیم دولت بود، یعنی یکسان سازی نرخ ارز بهصورت یکباره اقدام مؤثر و درستی نبود بلکه ارز تک نرخی باید بهتدریج در بازار پیاده میشد. از سوی دیگر ناهماهنگی میان بدنه دولت را نیز باید دلیل عدم توفیق ارز تک نرخی دانست، چنانکه هماکنون برخی از مشاوران دولت از واقعی بودن قیمت دلار دفاع میکنند؛ اما سمتوسوی دولت چیز دیگری است.
*در حال حاضر، مهمترین مشکلات در ساماندهی بازار ارز چیست؟
هرچند به شکل کلی اقدامات دولت برای مهار التهابات بازار ارز مورد توافق مجلس است اما معتقدم تفاوت دیدگاههایی در برخی حوزهها نظیر خدمات فنی و مهندسی، حملونقل وجود دارد، بهنظر میرسد مشخص نبودن وضعیت بازار سکه در ساماندهی صورت گرفته و منابع ارزی که در دست مردم وجود دارد و همچنین تعیین تکلیف صرافیها از جمله مهمترین خلاءهای ساماندهی بازار ارز بوده است.
* طرح مجلس چگونه میتواند مشکلات بازار ارز را ساماندهی کند؟
ایجاد بازار متشکل با مکانیزم عرضه و تقاضا و همچنین راهاندازی نظارت منابع و مصارف ارزی براساس یک سامانه اطلاعاتی و ایجاد حساب سپردههای ارزی از مهمترین محورهای این طرح است. همچنین در این طرح تلاش شده ساماندهی پرداختها و همچنین تعهد صادرکنندگان غیرنفتی به ارائه ارز در حوزه صادرات بهجز آنهایی که در بخش خصوصی فعال هستند، مورد توجه قرار گیرد .
از سوی دیگر، الزام بانک مرکزی به ارائه تضمین برای تسویه سپردههای ارزی از طریق بانکهای دولتی، یکی از موارد پیشبینی شده در این طرح است، به این ترتیب که چند بانک را مبنا قرار داده شود تا مردم ارزهای خود را به جای خانه در بانک سپردهگذاری کنند و در صورت تمایل با نرخ رسمی تعریف شده ریالشان را به ارز تبدیل کرده یا به صورت ارزی نگهداری و سود رسمی دریافت کنند. ساماندهی صرافیها از دیگر ارکان این طرح است، چراکه صرافیها اصلیترین عامل مبادلات ارزی کشور محسوب میشوند و باید سامانه خرید و فروش ارز در کشور شفاف باشد.
*سرانجام اختلافنظرهای بین کمیسیون و بانک مرکزی پیرامون ساماندهی بازار مالی چه شد؟
بانک مرکزی معتقد است در ساماندهی مبادلات ارزی، مکانیزم بانکی را باید در دستور کار قرار دهیم اما به نظر میرسد این موضوع به صلاح اقتصاد کشور ما نباشد؛ چراکه بانکهای ما تحریم بوده و با این سیاست، تنها مبادلات ارزی کشور را دچار عارضه خواهیم کرد.
از سوی دیگر، هزینه نقل و انتقالی که بانکها البته بانکهایی که امکان نقلوانتقال را دارند هم اکنون چندین برابر هزینه نقل و انتقال صرافیهاست و نباید فرآیندی لحاظ شود که نتیجه آن تحمیل هزینه به فعالان اقتصادی کشور باشد. ساماندهی صرافیها در طرح مجلس نیز وجود دارد و ایجاد شفافیت را در این زمینه ضروری دانسته است، اما اینکه صرافیها حذف شده و بانکها جای آنها را بگیرند، در شرایط کنونی صحیح نیست.
*این اختلافنظرها در حوزه درآمدهای نفتی هم وجود دارد؟
بله. در این مورد هنوز با دولت به اجماع نرسیدهایم. در واقع اختلاف ما در یک عدد ۳۰درصدی است.
اعتقاد کمیسیون این است که درآمد ناشی از فروش نفت صددرصد در اختیار دولت است. درآمد صادرات غیرنفتی هم که سالانه حدود ۴۵ میلیارد دلار برای اقتصاد کشور ارزآوری دارد. در سال جدید هم به دلیل افزایش قیمتها در سطح جهانی این میزان به چندین برابر افزایش پیدا کرده، برآورد ما این است که ۷۰ درصد ارز ناشی از صادرات غیرنفتی بهصورت غیرمستقیم در اختیار دولت قرار گیرد. بهعنوان مثال درآمد پتروشیمیها متعلق به سازمان تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری و سرمایهگذاری غدیر که زیرنظر وزارتخانههای رفاه و دفاع است، به این معنی که با یک یا دو واسطه به وزیر رسیده و او در مورد این شرکتها تصمیم میگیرد. بنابراین صددرصد ارز حاصل از درآمدهای نفتی و ۷۰ درصد از ارز ناشی از صادرات غیرنفتی در اختیار خود دولت است و اینکه ۳۰ درصد دیگر را ملزم کنیم که از طریق بانکها کار مبادلات ارزی را انجام دهند، موضوعی است که مورد اختلاف ما و دولت است و هنوز درباره آن به اجماع نرسیدهایم.
*با تک نرخی کردن ارز موافق بودید؟
خیر. بهنظرم، اعلام نرخ ثابت ارزی تصمیم اشتباهی بود؛ در واقع این نرخ ثابت ۴۲۰۰ تومان برای ارز بدترین تصمیمی بود که میتوانست در مدیریت بازار ارز در داخل کشور اتخاذ شود. هرچند معتقدم نرخ ارز ما عددی در محدوده ۴۲۰۰ تومان است ولی پیادهسازی و اجرای آن توسط دولت اشتباه شد. بهنظر میرسد دولت باید منافع و مصارف ارزی را بهگونهای مدیریت کند که موضوع بحث رسیدن به نرخی که مدّنظر دولت است از عددهای بالا به این میزان برسد. ما معتقدیم بازار باید از بالا به پایین حرکت کند؛ نه اینکه ما عددی را ثابت نگه داریم و بخواهیم همه عوامل را با آن تنظیم کنیم.
*این موضوع(تک نرخی شدن ارز) چه مشکلاتی را ایجاد میکند؟
اینکه نرخ ارز شناور مدیریت شده، به نرخ ارز ثابت تبدیل شود، باعث تشکیل بازار زیرزمینی شده که بدون توجه به نرخ رسمی، فعالیتهای اقتصادی را میزبانی و مدیریت میکند و البته پر واضح است که دولت هیچ نقشی در کنترل و مدیریت آن نداشته و نخواهد داشت.
از سوی دیگر، تک نرخی کردن یعنی اینکه اعلام شود نرخ ارز ۴۲۰۰ تومان است میتواند خود، منشأ فسادهای دیگری بشود. وقتی میگوییم درها باز است، هر کس هر چه ارز میخواهد از بانکهای دولتی بگیرد، عملاً برای کسانی هم که تقاضایی برای ارز ندارند، جذابیت ایجاد میشود یعنی دچار یک تقاضای کاذب میشوند و در نتیجه تمایل به خرید دلار ۴۲۰۰ تومانی پیدا میکنند تا در فرصت مناسب آن را در بازار گرانتر به فروش برسانند. ثابت نگه داشتن قیمت ارز به این ترتیب به تقاضای کاذب در بازار ارز دامن میزند و در شرایط کنونی؛ این کار، یعنی تحریک تقاضا و تحریک تقاضا بهمعنای افزایش قیمت در بازار آزاد خواهد بود. متأسفانه اتفاقی که دیدیم در حال وقوع است.»
*نرخ سود بانکی هم در ایجاد تنش در بازار ارز مؤثر بود؟
بله. بدون شک بر مشکلات ما افزوده است. تصمیماتی که دولت در ماههای آخر سال ۹۶ در خصوص سود بانکی یعنی افزایش سود بانکی از ۱۵ درصد به ۲۰ درصد اتخاذ کرد، خیانت به سیستم اقتصادی کشور بود. مطمئن باشید مجلس از این موضوع هم عبور نمیکند. بررسیها نشان میدهد این تصمیم ۱۵ هزار میلیارد تومان برای نظام بانکی کشور هزینه ایجاد کرده و نهتنها تأثیر مثبت بر بازار ارز نداشت، بلکه بازار پولی و سرمایه ما را نیز دچار عارضه کرد و بر مشکلات نظام بانکی ما افزود.
*توضیح بیشتر میفرمایید؟
با این سیاستگذاری ۲۳۰ تا ۲۴۰ هزار میلیارد تومان منابع سپردههای کوتاهمدت بانکها آزاد و با جابهجایی حساب، تبدیل به سپردههای ۲۰ درصد شد. در نتیجه این مابهالتفاوت به ۱۵ تا ۱۲ هزار میلیارد تومان رسید. اما این سیاست نه تنها توفیقی در تغییر مثبت بازار ارز نداشت، بلکه این همه هزینه برای نظام اقتصادی کشور به جا گذاشت. ما از این مسئله نمیگذریم و به موقع خودف ورود خواهیم کرد.
*برخی معتقدند بانک مرکزی در تصمیمگیریها مستقل عمل نمیکند. با این عقیده موافق هستید؟
آنچه میتوان بهصراحت اعلام کرد، غیرکارشناسی بودن بدنه این نهاد تأثیرگذار در حوزه اقتصاد است یعنی تصمیماتی که بانک مرکزی درباره بازار ارزی و پولی کشور میگیرد، نشان میدهد از بدنه کارشناسی لازم برخوردار نیست. البته برداشت دیگری هم وجود دارد که استقلال بانک مرکزی را زیر سؤال میبرد بدین معنا که بانک مرکزی اصلاً، خود، تصمیمگیر نیست و تصمیمات در جای دیگری گرفته میشود. بانک مرکزی هم این تصمیمات را اجرا میکند که خطر این از نداشتن بدنه کارشناسی بدتر است. اشکالاتی هم به رئیس بانک مرکزی وارد است. از آن جمله انتصاباتی غیرکارشناسی و استفاده از افراد فاقد تجربه در حوزه معاونت ارزی است، جایی که به بالاترین تجربه – به خصوص در شرایط بحرانی کنونی – نیاز دارد.
نظر شما