شناسهٔ خبر: 147505 - سرویس تاریخ
نسخه قابل چاپ منبع: ماهنامه نماینده

ساز انشعاب در شب انتخابات

مجمع روحانیون و جامعه رو حانیت «روحانیون» چگونه سفره خود را از «روحانیت مبارز» جدا کرد؟!

ماهنامه«نماینده»؛ همزمان با آغاز تبلیغات انتخابات مجلس سوم و حتی پیش از آن، جریانی درون «جامعه روحانیت مبارز» به‌عنوان یک تشکل دیرپای روحانی که نقش برجسته‌ای در پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن داشت، ساز اختلاف زده و درصدد جدایی و انشعاب برآمد.

اسفندماه ۱۳۶۶ «مجمع روحانیون مبارز» از «جامعه روحانیت مبارز»، منشعب شد ولی پس از انتخابات مجلس سوم و نامه به امام خمینی(ره) و جواب بنیان‌گذار جمهوری اسلامی به آن نامه در ۲۵ فروردین ۱۳۶۷ این مجمع رسمیت یافت.

از آن جایی که این جریان خاص درصدد آن بود که تصمیم خود را به نام امام امت و خواست ایشان گره بزند، پیش از انشعاب نامه ای به بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ارسال و ضمن تشریح روند اختلافات خود با «روحانیت مبارز» کسب تکلیف کرد!

«روحانیون مبارز» تصمیم خود را گرفته بودند و انشعاب از مدت‌ها پیش کلید زده شده بود و حل اختلافات در یک فضای دوستانه نیز میسر نبود؛ ازاین‌رو امام خمینی(ره) در پاسخ تصریح کردند: «انشعاب تشکیلاتی برای اظهار عقیده مستقل و ایجاد تشکیلات جدید به‌معنای اختلاف نیست. اختلاف آن موقعی است که خدای ناکرده هر کسی برای پیشبرد نظرات خود به دیگران پرخاش کند که بحمدالله با شناختی که من از روحانیون دست‌اندرکار انقلاب دارم، چنین کاری صورت نخواهد گرفت.»(۱)

سخن امام امت مبنی بر اینکه «روحانیون دست‌اندرکار انقلاب چنین کاری انجام نخواهند داد» یک توصیه نیز می‌توانست باشد که برخی چهره‌ها در این مسیر گام برندارند ولی شوربختانه جریان چپ از فضای به‌وجود آمده نهایت استفاده را برده و رقیب را به پیروزی از اسلام آمریکایی متهم نمود و در فضای غبارآلودی که هر روز نیز بر شدت آن افزوده می‌شد، اکثریت کرسی‌های مجلس سوم را به‌دست آورد.

کافی است به بخشی از اظهارات آیت‌الله «خلخالی» در جلسه علنی ۲۲ دی ماه ۱۳۶۶ نگاهی از سر دقت بیندازیم تا مشخص شود فضا تا چه اندازه از سوی این جریان خاص غبارآلود شده بود، وی در این جلسه در نطق میان دستور خود گفته بود: «ما از روحانیت سراسر ایران و از روحانیت مبارز، به‌معنای حقیقی کلمه نه عنوانی توقع داریم به ملت و امت و مصلحت امت و ملت ارج نهاده شود... با اینکه آقای هاشمی فرمودند خط امام روشن است و هیچ اجمالی ندارد، ولی حالا هم عده‌ای با عناوین مختلف می‌خواهند افرادی که از نظر امام پوچ و بدتر از اسرائیل بودند یا آنهایی که در پشت صحنه این جریان قرار داشتند و می‌بایست تحت تعقیب قرار بگیرند را جزو کاندیداها معرفی کنند.»(۲)

* فضایی که سخن گفتن از وحدت در آن ممکن نبود

مشخص بود که جریان خاص مخالفین خود را به‌هیچ روی و عنوان نمی‌تواند و نمی‌خواهد تحمل کند و ابایی نیز ندارد که مخالفین را با برچسب‌های خطرناکی چون پوچ و بدتر از اسرائیل بنوازد، در چنین فضایی سخن گفتن از «وحدت» ممکن نبود و ازاین‌روی بود که گردانندگان اصلی «مجمع روحانیون مبارز» خود را در «خط امام» و طبیعتاً منتقدین را آنچنان که خلخالی گفته بود: «بدتر از اسرائیل» می‌خواندند.

«موسوی خوئینی‌ها» طی مصاحبه‌ای با «روزنامه کیهان» مورخه ۱۰ فروردین ۱۳۶۷ گفته بود: «مهم‌ترین علت تشکیل روحانیون مبارز اجرا و پیاده کردن نقطه نظرات حضرت امام می‌باشد.»(۳) وی در مصاحبه دیگری که ۲۱ فروردین ۱۳۶۷ یعنی ۲ روز پس از انتخابات مجلس سوم در روزنامه کیهان منتشر شد، اظهار داشته بود: «همه موضع ما این است که می‌خواهیم طرفدار اسلام ناب محمدی باشیم و علیه اسلام آمریکایی بجنگیم...»(۴)

در چنین شرایطی «مجمع روحانیون» از «جامعه روحانیت مبارز» انشعاب پیدا کرد، گروه و تشکلی که هدف اصلی خود را پیروی از فرامین امام و ولایت فقیه عنوان و خود را در ضدیت با آمریکا و دیگر قدرت‌های شیطانی تعریف می‌کرد از اولین روزهای پس از وفات امام خمینی(ره) علی‌رغم مشی تعاملی(۵) حضرت آیت‌الله‌العظمی «خامنه‌ای»، خط تقابل را پیش گرفته و این تقابل در فتنه‌های ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و به‌دنبال تعطیلی روزنامه «سلام» ـ ارگان مجمع ـ تشدید و در فتنه ۸۸ نیز علی‌رغم دعوت امام جامعه اسلامی مبنی بر خودداری شخصیت‌ها و گروه‌ها از کشاندن مردم به خیابان و در یک کلام «اردوکشی خیابانی» با انتشار بیانیه تظاهرات در ۳۰ خرداد ۸۸، به اوج رسید.

کوتاه سخن آنکه مرور مواضع روحانیون مبارز به‌عنوان جریانی تأثیرگذار می‌تواند در فهم چرایی برخی تحرکات جریان موسوم به چپ از اوایل دهه هفتاد تاکنون، مؤثر باشد.

پی‌نوشت‌ها

۱-  صحیفه امام، جلد ۲۱، صفحه ۲۵

۲- روزنامه اطلاعات، ۲۳ دی ۱۳۶۶، صفحه ۱۱

۳- روزنامه کیهان، ۱۰ فروردین ۱۳۶۷

۴- روزنامه کیهان، ۲۱ فروردین ۱۳۶۷

۵- مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۳۰ مرداد ۱۳۶۸ خود می‌نویسد: «آقای موسوی خوئینی‌ها آمد. خودم ایشان را خواستم. درباره شغل آینده‌اش صحبت شد. از رهبری رنجیده، به‌خاطر اینکه ایشان را رئیس قوه قضائیه نکرده است. گفتم آیت‌الله خامنه‌ای مایل‌اند در دفتر خودشان کاری به ایشان واگذار نمایند، نپذیرفت و گفت بنا دارد با انتخابات میان دوره‌ای به مجلس برود. پیشنهاد همکاری با نهاد ریاست جمهوری را هم دادم. گفت اگر بنا شد کاری بپذیرد، این را می‌پذیرد.»

نظر شما