شناسهٔ خبر: 147471 - سرویس تاریخ
نسخه قابل چاپ منبع: ماهنامه نماینده

نامه‌ای تاریخی که تکلیف گروهک منحرف را روشن ساخت!

نهضت آزادی نهضت آزادی پس از استعفا و برکناری دولت موقت پیوسته در جهت اعلام مخالفت با دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و حتی قوه قضائیه و مغشوش کردن اذهان بوده است.

ماهنامه«نماینده»؛ نهضت آزادی به‌عنوان گروهی که پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی به مبارزه گام‌به‌گام و نه انقلابی با رژیم پهلوی معتقد بود، با به ثمر رسیدن نهضت اسلامی عهده‌دار سمت‌های مهمی از جمله ریاست دولت موقت و... شد. امام‌خمینی(ره) بعدها در نامه تاریخی 6 فروردین 1368 که به برکناری آیت‌الله «منتظری» از قائم مقامی رهبری منتهی گردید، تصریح کردند با انتخاب «بازرگان» به این سمت مخالف بوده‌اند ولی «در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفته بودند.» (1)

مهندس «مهدی بازرگان» نخست‌وزیر دولت موقت به‌دنبال تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام از این سمت استعفا داد، تنی چند از اعضای نهضت آزادی از جمله بازرگان و ابراهیم یزدی در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت کرده و همزمان با فتنه‌گری‌های نخستین رئیس‌جمهور کمک حال او در ایجاد آشوب‌های همه روزه در کشور شدند.

در جریان انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی نیز نهضت آزادی به بهانه «سلامت انتخابات» درصدد ایجاد بحران در کشور بود که با اتحاد مردم و واکنش قاطع مسئولین وقت در این هدف خود ناکام ماند. با نزدیک شدن به انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی و درحالی‌که کشور درگیر جنگ با رژیم بعث صدام بود، نهضت آزادی تحرکات خود را در تمامی حوزه‌ها علیه نظام اسلامی شدت بخشید، این تحرکات زمینه‌ساز آن شد که «محتشمی‌پور» وزیر وقت کشور طی نامه‌ای خطاب به امام‌خمینی(ره) در این زمینه کسب تکلیف کند.

30 بهمن 1366، وزیر وقت کشور نامه‌ای به‌همراه مواضع و اطلاعیه‌های نهضت آزادی را خدمت امام‌خمینی(ره) ارسال کرد. «علی اکبر محتشمی‌پور» در این نامه با اشاره به عملکرد «نهضت آزادی‌»، از ایشان در خصوص صلاحیت آنان برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی کسب تکلیف کرد.

در این نامه بر موارد زیر تصریح شده بود:

- نهضت آزادی پس از استعفا و برکناری دولت موقت پیوسته در جهت اعلام مخالفت با دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و حتی قوه قضائیه و مغشوش کردن اذهان بوده است.

- مسئولین نهضت آزادی با سمپاشی‌های خود نسبت به سیاست‌های دولت، دفاع مقدس و جنگ، مسئله برائت از مشرکین و فاجعه خونین مکه مکرمه، جهاد مالی و تصمیمات شورای عالی پشتیبانی جنگ و بالاخره فرمایشات اخیر حضرت امام روحی فداه راجع به حکومت و ولایت مطلقه، در جهت مبارزه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشته‌اند.

- با توجه به اهمیت و نقش سرنوشت‌ساز مجلس شورای اسلامی، نهضت‌آزادی در ماه‌های اخیر فعالیت گسترده‌ای را جهت به اجرا درآمدن قانون احزاب و آزادی فعالیت سیاسی آنان و نیز حرکت تبلیغاتی گسترده‌ای راجع به انتخابات و راه‌یافتن به مجلس را آغاز کرده است.

- در این نامه به بخش‌هایی از اظهارات ابراهیم یزدی از سران نهضت آزادی در مورخه 5 دی 1366 نیز اشاره شده بود. یزدی در این سخنرانی گفته بود: «برگزاری انتخابات مستلزم وجود جامعه باز است، اگر رفتیم واقعاً مفید خواهیم بود و نخواهیم گذاشت این فتاوی را به‌زور بر مردم تحمیل کنند، شخصی که از طرف نهضت به مجلس برود مسلماً از این توپ و تشرها جا نخواهد زد، اگر قرار باشد مملکت را با «فتوا» اداره کنند، بنده پیشنهاد می‌کنم که، مجلس را ببندند و خوابگاه دانشجویان کنند.»

محتشمی‌پور در این نامه به سمپاشی‌های نهضت آزادی علیه دفاع مقدس ملت مسلمان ایران نیز اشاره کرده و در پایان از امام‌خمینی(ره) درباره موارد زیر کسب تکلیف کرده بود:

1. آیا نهضت‌آزادی با چنین عقاید و تفکراتی می‌تواند به‌عنوان یک سازمان، حزب و تشکیلات سیاسی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود؟

2. درحالی‌که ماده 30‌، قانون انتخابات از جمله شرایط تأیید صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی را: الف) اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ب) اعتقاد و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران می‌داند. آیا نهضت آزادی صلاحیت دارد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نموده و نماینده‌ای در مجلس داشته باشد؟

پاسخ قاطع بنیان‌گذار جمهوری اسلامی به این نامه تکلیف گروهک نهضت آزادی را برای همیشه تاریخ مشخص ساخت.

این پرونده شهادت می‌دهد...!

حضرت روح‌الله در این نامه بر موارد زیر تأکید کردند:

1.  پرونده این نهضت و همین‌طور عملکرد آن در دولت موقت اول انقلاب شهادت می‌دهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به آمریکاست و در این باره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید آمریکای جهان‌خوار را که هرچه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملت‌های تحت سلطه او دارند از ستم‌کاری اوست، بهتر از شوروی ملحد می‌دانند و این از اشتباهات آنهاست.

2. به حسب این پرونده‌های قطور و نیز ملاقات‌های مکرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی‌مانده بودند، ملت‌های مظلوم به‌ویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال آمریکا و مستشاران او دست‌وپا می‌زد و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستم‌کاران می‌خورد که قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به‌اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانون‌گذاری یا قضائی را ندارد.

3.  ضرر [اعضای نهضت آزادی] به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بی‌مورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویل‌های جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، ضرر گروهک‌های دیگر حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.

4. «نهضت آزادی» و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند. از این جهت، گفتارها و نوشتارهای آنها که منتشر کرده‌اند مستلزم آن است که دستورات حضرت مولی الموالی امیرالمؤمنین را در نصب ولات و اجرای تعزیرات حکومتی که گاهی برخلاف احکام اولیه و ثانویه اسلام است، برخلاف اسلام دانسته... و یا آنکه همه این امور را از وحی الهی بدانند که آن هم برخلاف ضرورت اسلام است.

در پایان این نامه تاریخی نتیجه گرفته شده بود: «نهضت به‌اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بی‌اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند می‌گردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند.» (2)

روزهایی که منافقین فرزندان نهضت آزادی بودند!

از سال‌های میانی دهه 70 و علی‌رغم تصریح و تأکید امام‌خمینی(ره) بر عدم صلاحیت نهضت آزادی برای تصدی سمت‌های دولتی، قانون‌گذاری و قضائی، مدعیان اصلاحات درصدد تطهیر این گروهک برآمده‌اند و عجیب آنکه جریان اصلاحات خود در دهه 60 میدان‌دار مقابله با نهضت آزادی بوده است.

«عطاء‌الله مهاجرانی» وزیر فرهنگ دولت اصلاحات در مقاله‌ای به تاریخ 17 دی 1360 در روزنامه اطلاعات با بیان اینکه «منافقین فرزندان نهضت آزادی هستند» و در انتقاد از ابراهیم یزدی از سران این گروهک نوشته بود: «آقای یزدی مگر نه اینکه خود شما بودید که برای اولین بار توده‌ای‌ها را به وزارت خارجه دعوت کردید و در تبیین خط‌مشی سیاست خارجی جمهوری اسلامی از آنان کسب نظر نمودید و برای اولین بار عملاً حزب توده را در صحنه سیاسی کشور به‌رسمیت شناختید.»

مهاجرانی درباره شعار مرگ بر بازرگان نیز نوشته بود: «امروزه در مسجد و مدرسه در کوچه و بازار در عزا و عروسی شعار مرگ بر بازرگان شنیده می‌شود و بازرگان امروزه آخرین تقلای یک جنازه سیاسی است که روحش در پاریس دیوانه و آواره است، مرگ بر بازرگان شعار توده‌ای‌ها نیست و الا به‌قول مجید انصاری این مملکت 30 میلیون توده‌ای دارد؟»

در بخش دیگری از این نامه تصریح شده بود: «بختک توده مشکل نهضت آزادی را حل نمی‌کند، مشکل نهضت آزادی مشکل خرلنگی است که عقب قافله مانده و مدعی قافله سالاری است، مشکل آنها از دست دادن مواضع قدرت است که شیرینی‌اش زیر دندانشان مانده است.»

مهاجرانی در ادامه به تقاضای رئیس‌جمهور وقت برای رفراندوم اشاره کرده و این تقاضا را نردبانی خوانده بود که افتادنی است و ادامه داده بود: «نهضت آزادی نردبانی شده بود برای منیت بنی‌صدر که بنی‌صدر بر بام رفراندوم برود و عاقبت زین نردبان افتادنی است، پیروزی را بسی نزدیک می‌دیدند، خودشان را در پشت میز وزارت و صدارت احساس می‌کردند، کارشناس همایونی گفته بود اینک می‌خواهیم بودجه خیلی خراب نشود آخر تا سال دیگر دست خودمان است و ایشان هم با همان انالله معروفشان مرحوم شد.»

مهاجرانی در دفاع از مجلس شورای اسلامی و با انتقاد از نهضت آزادی نیز نوشته بود: «در بحبوحه طرح رفراندوم توسط بنی‌صدر، نهضت آزادی رفراندوم را تئوریزه کرد، بیانیه کی برود؟ را انتشار داد رفتن را حتمی دانست، منتها رفتن یکی را و آن هم مجلس!»

مهاجرانی به ارتباط نهضت آزادی با منافقین نیز پرداخته و نوشته بود: «مجاهدین میوه‌ای هستند که بر ریشه نهضت آزادی روئیده، نهضت آزادی و بازرگان توجیه‌گر ترور و تخریب و قتل عام عزیزان مردمند و نیز اهرمی هستند که آمریکا بدانان دل بسته، مردم خوب می‌دانند که آزموده را آزمودن خطاست... در چنین هنگامه‌ای توجیه گناه صغیره آقای بازرگان که با زن اجنبی دست داده چه محلی از اعراب می‌تواند داشته باشد؟!» (3)

سال‌ها بعد!

سال‌ها بعد «عطاءالله مهاجرانی» معاون پارلمانی و حقوقی آیت‌الله «هاشمی رفسنجانی» رئیس‌جمهور وقت با وجود آگاهی از موضع امام‌خمینی(ره) مبنی بر عدم صلاحیت نهضت آزادی در کارهای دولتی و قانون‌گذاری، در تاریخ 16 آذر 74 بر شرکت نهضت آزادی در انتخابات مجلس تأکید کرد تا نشان دهد سیاست واقعاً برای شاگردان مکتب ماکیاولی پدر و مادر ندارد!

در این زمینه می‌توان مواضع گروه‌ها و احزابی مانند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در طول دهه 60 را نیز به بررسی نشسته و با عملکرد آنها در سال‌ها و دهه‌های بعدی مقایسه نمود که برای دوری از اطاله کلام از آن می‌گذریم، کوتاه سخن آنکه امام‌خمینی(ره) پیش از برگزاری انتخابات مجلس سوم و در پاسخ به وزیر کشور وقت تکلیف گروهک نهضت آزادی را مشخص ساخته و برای همیشه معیاری را برای حفظ انقلاب اسلامی از نفوذ نامحرمان در اختیار نهادهای مسئول قرار دادند و آن اینکه نباید معتقدان به وابستگی ایران به آمریکا در نهادهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز نفوذ کرده و در این نهادها حضور داشته باشند.

پی‌نوشت‌ها

1- صحیفه امام، جلد 21، صفحه 330؛

2- صحیفه امام، جلد 20، صفحه 482-479؛

3- اطلاعات، 17 دی 1360، صفحه 6.

نظر شما