شناسهٔ خبر: 146847 - سرویس سایر حوزه‌ها
نسخه قابل چاپ منبع: خانواده ایرانی

بررسی سبک زندگی ایرانی

سبک زندگی در کلام رهبر انقلاب سبک زندگی که شامل مجموعه رفتارها و الگوهای کنش‌ هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی میباشد اطلاق می‌شود و نشان‌دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش‌های فرد است.

به گزارش «نماینده»، سبک زندگی که شامل  مجموعه رفتارها و الگوهای کنش‌ هر فرد که معطوف به ابعاد هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی میباشد اطلاق می‌شود و نشان‌دهنده کم و کیف نظام باورها و کنش‌های فرد است. به عبارتی سبک زندگی  بر ماهیت و محتوای خاص تعاملات و کنش‌های اشخاص در هر جامعه دلالت دارد و مبین اغراض، نیات، معانی و تفاسیر فرد در جریان عمل روزمره و زندگی روزانه است.

2_ آسیب شناسی سبک زندگی ایرانی در ادوار مختلف:

ردیف

دهه

نحوه زندگی_نوع مصرف

رسانه ها

امور اعتقادی_مذهبی

1

50

در ادامه موضوع کشف حجاب رضا شاه در دوره پهلوی ،محمدرضاشاه با برنامه های بلندپروازانه نوسازی  خود، شیوه­ی زندگی آمریکایی به عنوان نمونه ایده آل زندگی از سوی تریبون های رسمی  رژیم را تبلیغ نمود. این وضعیت به موازات افزایش ارتباطات فرهنگی میان ایران و ایالات متحده آمریکا  صورت گرفت. حضور گسترده­ی دانشجویان ایرانی در دانشگاه های آمریکا، برگزاری جشنواره های هنری  و فرهنگی با حضور چهره های اروپایی وآمریکایی، همکاری های علمی و فرهنگی میان دانشگاه های دو کشور و توزیع کتابها و نشریات مرتبط با تاریخ و فرهنگ ایالات متحده آمریکا در همین راستا بود. دهه­ی350 برخی نمادهای سبک زندگی غربی نظیر رستوران های مدرن با غذاهای فرنگی، دیسکوهای شبانه، سینماها، اماکن تفریحی و ورزشی مختلط و... به وضوح درشهرهای بزرگ ایران و به ویژه  تهران خودنمایی می کرد.

کتاب، مطبوعات رادیو

 سینما

منبر

افراد مومن اعتقادات قوی و بالقوه ای داشتند.افراد مذهبی و غیر مذهبی به طور مشخص از هم تمیز داده می شدند و خطوط و حریم های آنان مشخص بود.افراد انقلابی می خواستند اسلام در کشور حکم فرما شود و برای آن جنگیدند. مواجه طاغوت با فرهنگ و آموزه های اسلامی یکی از عوامل اصلی بروز انقلاب اسلامی بود.قوه سیاسی مردم رو به افزایش بود.جایگاه و نقش رسانه منبر بسیار پر رنگ و موثر بود.روحانیت دارای احترام بود.

2

60

باتوجه به تنگناهای اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی، صرفه جویی در کالاهای اساسی و پرهیز از مصرف کالاهای لوکس وغیرضروری یک الگو بود. شکل زندگی مردم در حوزه عمومی به سمت ساده زیستی و مبارزه با تجمل پیش رفت.«انگشترهای طلای آقایان با نقره و عقیق عوض شد و کت وشلوارهای شیک به اورکت سربازی تبدیل شد.

رابطه­ی دوگانه­ی مستضعف و سرمایه دار شکل گرفت که بار ایدئولوژیک داشت و در آن طبقه ی سرمایه دار(حتی اگر ضدیتی با انقلاب نداشت) به دیده ی منفی نگریسته می شد.در آن دوره ما شاهد انقلاب فرهنگی نیز بودیم.

ارتباطات اجتماعی و درون خانوادگی پررنگ بود.زندگی چهارچوب سنتی خود را حفظ کرده بود.

روزنامه،

مجلات  تلویزیون ، ویدئو  فناوری های ارتباطی و مخابراتی

در سال­های دهه 1360 شاهد بازتعریف مجدد جنبه­های گوناگون زندگی ایرانیان هستیم. این وضعیت ناشی از دگرگونی  ارزش­های مسلط در نظام فرهنگی و اجتماعی نسبت به دوران پیش از انقلاب است. تحولی که  از کتاب­های درسی گرفته تا نحوه ی پوشش مردم و محتوای موسیقی و فیلم های سینمایی تولید شده در این سالها قابل مشاهده بود. این تغییرات گسترده به حدی بود که حتی نام خیابان­های تهران را هم در برگرفت. جلسات قرآن و ادعیه گسترش یافت و مساجد آن­قدر پر می­شدند که برای نماز جماعت جایی نبود.جمعیت قابل توجهی از جوانان به جای هجوم به دانشگاه به حوزه های علمیه روی آوردند تا جایی که در آن­جا نیز کنکور برگزار شد. تغییر به قدری عمیق بود که مردم کوشش می­کردند نام­های غیرمذهبی خود را تغییر دهند و از فرامرز و سیاوش به محمّد و علی و سجاد تبدیل کنند. در سازمان­ها، وزرا و مدیران از کفش­های «دمپایی» و لباس ساده استفاده کرده از میزهای طاغوتی پرهیز می­کردند و پشت میزهای معمولی می نشستند»رنگ و بوی مذهب قوت گرفت.رسانه جنگ در زندگی مردم موثر بود.ارزش ها متفاوت بود.مرگ بر رپ مخالفت با شلوار لی و پیراهن آستین کوتاه..حجاب یک ارزش محسوب می شد.غالب حجاب زنان ،چادر بود.

3

70

. این دوره هشت ساله(76-1368) که در ادبیات سیاسی با عنوان «دوران سازندگی» یاد می شود، سبب ساز تحولات گسترده ای بود که ابتدا در حوزه­ی عمرانی و اقتصادی و سپس در عرصه های فرهنگی واجتماعی رخ داد. بخش عمده ای از این تغییرات به تغییر در «سبک زندگی» افراد جامعه مربوط بود.
اگر دهه­ی اول انقلاب، و صرفه جویی  تشویق می­شد، پس از آن همگام با رشد برنامه­های آزاد اقتصادی، فرهنگ مصرف­گرایی در بین جامعه رسوخ کرد. تبلیغ گسترده کالا­ها و خدمات  همراه با مجلات و روزنامه­های رنگی  فضای یکدست جامعه را تغییر داد
سرمایه از ارزش زیادی برخوردار شد

ثروت به یک ارزش مثبت و فقر به یک ارزش منفی تبدیل شد.یعنی دارندگی برازندگی و فقر وتنگدستی باعث شرمندگی می­شد. سیاست اقتصادی دولت مبنی بر سهولت فعالیت های بازرگانی و تجارت خارجی اگرچه سوداوری این بخش ها را رونق داد امّا با افزایش واردات کالاهای خارجی،  تولید کالاهای داخلی  تحت تاثیر قرار گرفت.

بدین ترتیب اقتصاد مبتنی بر فعالیت های کاذب نظیر واردات کالاهای غیر ضروری، دلالی و انبوه سازی مسکن رواج گسترده ای یافت.
روشگاه­های زنجیره­ای مدرن در تهران و شهرهای بزرگ تأسیس شد که محصولاتی را با کیفیت و ظاهر متفاوت از قبل ارائه می دادند.

تک فرزندی یک الگو شده بود.

مطبوعات،تلویزیون های ماهواره ای، اینترنت و فناوری های نوین ارتباطات و اطلاعات، کتابهای الکترونیکی، رسانه های وب 1

مادی گرایی افزایش یافت. اثر تحولات اجتماعی و نوع مصرف رسانه کم کم در حال فاصله گرفتن از ارزش ها و آرمان های نسل های گذشته است. ذائقه، نگرش و سبک زندگی متفاوتی از نسل پیشین دارد. در واقع نوعی فاصله یا شکاف نسلی رخ داده است.جوانان به دانشگاه ها هجوم آوردند.نحوه پوشش در حال تغییر بود و کسی توجه خاصی نداشت.برخی چادری ها به مانتو تغییر حجاب دادند.

4

80

مصرف گرایی و اشرافی گری

در کشور حکم فرما شد. افزایش واردات لوازم لوکس به ایران,خانواده ها را با این موضوع درگیر کرده واز دغدغده های اصلی خانواده های ایرانی شده است.لوازم اشرافی از قبیل ماشین,موبایل,لوازم تزئینی و .... ملاک وزن کشی و عیار خانواده ها شده و ذهن مردم زا موارد اصلی زندگی دور ساخته است.

مدگرایی در ایران افزایش چشم گیری داشت تا آنجاکه بسیاری وضع موجود را به انقلاب مد در ایران تشبیه می کنند.فضای مجازی کشور را احاطه کرده و راه گریزی هم ندارد.تضاد و فاصله طبقاتی هروز بیشتر می شد.تحریم ها بر الگوی مصرف مردم تاثیر چندانی نگذاشته است.تورم موجب شده است زنان هم دوشا دوش مردان به سرکار روند و مردان دو یا سه شغله شوند.ارتباطات اجتماعی و درون خانوادگی کمرنگ شد.

مطبوعات، فناوری های نوین، عمومی شدن وب 2 و رسانه های اجتماعی نوین و دیجیتالی شدن همه ارتباطات اجتماعی

در این زمان،شکاف نسل ها بیشتر شد. فرزندان والدین خود را درک نمی کردند. رابطه دختر و پسر بی حد و مرز شد. بدحجابی و بی حجابی ترویج شد.اعتیاد و مواد مخد و مشروبات الکلی افزایش یافت.قشر جوان به سمت تقدس زدایی پیش رفت.خانواده متزلزل شد.آمار طلاق بالا رفت.حیا در حال رنگ باختن است. مانتو غالب حجاب مردم است که نیمی از آن نیز بدحجاب هستند.حریم های خصوصی در حال دریده شدن بود.اسامی جدید و غیر مذهبی وارد خانواده شد.

3_1_ نقد مختصر سبک زندگی امروز:

مقایسه سبک زندگی امروزی ما با گذشته  با تاکید بر دو محور امکانات زندگی و روش­های آموزشی تفاوت بسیار کرده و آسایش و آرامش و نیاز مبتنی بر این نوع سبک زندگی ما بیشتر غربی و برگرفته از فرهنگ غربی است که در رسانه ها تبلیغ می شود . سبک زندگی، زاویه نگاه ما را تغییر داده است در این نوع سبک زندگی ، نیازهای ما  پابرجاست منتهی به ولع تبدیل شده است . در این سبک ، نیاز به خوردن و آشامیدن هست ، منتهی  غذا ها زود پخته می شود، زود خورده می شوند و پشت میز و فرمان اتومبیل مصر ف می شود  و نهایت اینکه ،  چاق می شویم .همچون یک سیب زمینی ، تماشاگر  فیلم های تلویزیونی هستیم که انواع  مانکن ها را در قالب هنرپیشه نشانمان می دهند و دستور می دهند که لاغر شویم و بازهم خرج  کنیم تا چربی های انباشته را با آن همه هزینه که پرداخته ایم، آب کنیم.

3-2موارد مهم در سبک زندگی:

1_ مسکن: معماری جدید ،ایران امروز را نابود کرده است. آپارتمان‎‎های با متراژ کوچک و آشپزخانه‎‎های اُپن، حَرم و حریم خانواده را به چالش کشیده است. اصول ثابتی بر کل معماری و شهرسازی مجتمع های تاریخی مسلمانان، و از جمله ایرانیان، حاکم بوده است در حالی که امروزه موضوع کاملاً بر عکس شده و آنچه ثابت است توجّه شده جنبه مادّی مسکن است می باشد..با آنکه برخی ساده انگارانه از کنار این موضوع (معماری مسکن)می گذرند اما مسائل مهمی از فرهنگ انسان از قبیل فراهم آوردن امکان زندگی اسلامی ،وحدت گرایی،حفظ و تقویت روابط،ارتقاء توجه به خانواده،٫ امنیّت،هویت ،حیا و .... را در بر می گیرد که معماری ناصحیح مسکن در کشور اسلامی ایران زیرساخت و معماری موارد فوق را نیز به نابودی خواهد کشاند.

2_ خانواده: هر یک از اعضای خانواده درگیر موضوعات مرتبط فرهنگی خود قرار گرفته اند و تا مرز فرو پاشی خانواده پیش میرود فرزندان در نسل جدید با هویت فرهنگ خود بیگانه شده اند و خود را مجزای والدین خود می بینند و با آنها غریبه می شوند و دیگر تاب و تحمل یکدیگر را ندارند و روابط خانواده به سردی می گراید و روابط نامناسب و غیر کنترل شده دختران وپسران در جامعه، بالا رفتن توقعات فرزندان با توجه به ترویج کالاهای لوکس و تضاد طبقاتی و دیدن فیلم ها و تصاویر غیر متعارف اسلامی موجب می شود: طلاق افزایش یابد ،سن ازدواج بالا رود،در خانواده شکاف نسل ها،عدم درک صحیح یکدیگر و فرار از خانه روی دهد.

3_ الگوی مصرف: ما در مسیری افتاده ایم که برای خرید آسایش بیشتر، آرامش را می فروشیم و به جای پاسخ دادن به نیازهای طبیعی و واقعی، نیازهای کاذب و سراب تولید می کنیم.متاسفانه امروز ابزارها بر ما حکومت می کنند.وضعیت مصرف کالاهای خارجی پنج شرکت کره¬ای را در ایران در نظر بگیرید که اقشار متوسط به بالای ما چقدر رقابت برای خرید همین کالاهای تولیدی آنها را دارند.سامسونگ ،ال جی ، دوو ، کیا و هیوندایی پنج شرکتی هستند که کالاهای لوکس آنها از گوشی موبایل گرفته تا کلیه لوازم خانگی و خودروهای مدل بالا و اخیرا نیز از دیگر کالاهای مصرفی دیگر نیز توسط این شرکت ها تولید می شوند واز یک طرف میلیاردها به جیب کمپانی های خارجی می رود  واز طرف دیگر با طراحی خاص خودشان نوع فرهنگ و ذائقه ما را به همراه کالاهای دیگر کشورها تعیین می کنند.
به عبارت دیگر ما تسلیم فرهنگ مصرف غربی شده¬غربی ها همگام با دیگر کشورها اقدام به مصرفی کردن دیگر کشورهای تولید کننده  شرقی از چین تا کره کرده است که با استانداردهای غربی برای مصرف انسان شرقی کالا تولید کنند. از دیگر معضلات مصرفی کشور می توان به مصرف بیش ازحد لوازم آرایشی توسط زنان ایرانی ،مصرف گرایی واشرافی گرایی:اشتیاق بیش از حد برای انجام عمل های زیبایی:تغییر مد وپوشش  اشاره نمود.

4:رسانه ها: هماهنطور که مفصلا در جلساتی پیشین کارگروه اشاره شددر جامعه شبکه ای کنونی، رسانه های اجتماعی به‌ عنوان نوع جدیدی از وب‌سایت‌ها ظهور پیدا کرده و کاربران و طرفداران زیادی پیدا کرده‌اند. رسانه‌های اجتماعی( وبلاگ ها،ویکی ها، وب سایت ها،شبکه های اجتماعی(مانند فیس بوک و تویتر و...)، وب‌سایت‌های جدید اینترنتی هستند که در فضای وب متولد شده‌اند و به کاربران اینترنتی این امکان را می‌دهند که در قالب مجازی به تعامل با یکدیگر بپردازند و وارد حریم های خصوصی یکدیگر شده و محتواهای شخصی آنلاین تولید کنند. وبلاگ ها، میکروبلاگها، ویکی ها و شبکه های اجتماعی تعاملی موفق شده‌اند تعداد قابل توجهی از کاربران اینترنتی را جذب کنند و فرهنگ شان را دستخوش تغییرات نمایند.

4_ 1_ مشکل چیست؟

مشکل اصلی این است که ما برای سبک زندگی ایرانی _ اسلامی ،الگوی مناسبی طراحی ننموده ایم. که با هجوم مدرنیته به یکباره اساس سبک زندگیمان متغیر می شود. ما در مسیری افتاده ایم که برای خرید آسایش بیشتر، آرامش را می فروشیم و به جای پاسخ دادن به نیازهای طبیعی و واقعی، نیازهای کاذب و سراب تولید می کنیم.
نیازهای کاذب ایجاد می کنند. ما زندگی نمی کنیم . ما در پی افیونی هستیم که توهم رفاه را به ما  تلقین می کند. رفاه بیشتر با رنج بیشتر. به عبارت دیگر ما تسلیم فرهنگ مصرف غربی شده­ایم.جامعه ایرانی همان طور که در برخی هویت و ارزش­ها، دچار بحران شده­ است، در سبک زندگی نیزدچار تشتت بسیار در نگرش­ها و گرایش­ها، آداب و رسوم، نظامات و سنن اجتماعی، باورها و حتی باورهای دینی خود گشته و سبک زندگی اسلامی ایرانی دچار تضادها و تناقض­های بسیار شده است، به نحوی که از جامعه ما یک جامعه شبه مدرن ساخته است که نه می­توان آن را سنتی و اسلامی نامید و نه می­توان بر آن نام مدرن نهاد. سبک زندگی باید ظاهر خود را بر اساس عقایدش تنظیم کند.مثل مراسم عزاداری ها که در تمام دورانها و هجمه های مختلف فرهنگی تغییر نکرده و همان سبک خود را دنبال می کند.

اکنون سبک زندگی سرمایه داری(اشرافی) مصرف گرا بخش‎‎های عمدهای از ساختار جمهوری اسلامی را تشکیل داده و انقلاب فرهنگی مورد نظر امام خمینی رحمۀاللهعلیه محقق نشده است.

4-2_ چه باید کرد:راهکارها برای تغییر سبک زندگی فعلی به سبک زندگی اسلامی _ ایرانی

1_ ترویج وآموزش سبک زندگی ایرانی اسلامی

الف)سبک زندگی ما ،می بایست متاثر از آموخته های دینی خود ما باشد که می­توان در قالب حیات طیبه اسلامی آن را  طرح کرد. هدف  بحث و بررسی پیرامون سبک زندگی ایرانی اسلامی توجه به  1_  الگوهای صحیح زندگی 2_   کشف هویت تاریخی است.

   ب) تعیین نسبت ایرانی بودن و اسلامی بودن ، یعنی تاریخ و تمدن ایرانی یک بستر مناسب است که ما با مبنای شریعت به شعار « نه شرقی ، نه غربی ؛ جمهوری اسلامی » ، جامه عمل بپوشانیم و حرفی نو بزنیم که البته فقط شعار باشد و به گونه­ای عمل کنیم که در شرق و غرب بی­نظیر باشد و البته عقلانی­تر .

ج) تغییر سبک نسبتا غربی کنونی ، خصوصا برای ایران و سپس کشورهای اسلامی .

د)تدریس الگوی مناسب سبک زندگی ایرانی اسلامی دردانشگاهها

و)تربیت صحیح فرزندان از سنین پایین در راستای الگوی صحیح

ه)پرداختن به ضرورت مطالعات بین رشته ای در بررسی سبک زندگی: روانشناسان غربی بسیار زودتر از ما ایرانیان ، نیاز به مطالعه بین‌رشته‌ای را تشخیص دادند.  ما به عنوان بعد دینی ، بین‌رشته‌ای بودن را تأکید می‌کنیم که یک بعد آن مطالعه قرآنی وجود داشته باشد، بنابراین پرداختن به مطالعه بین‌رشته‌ای ضرورت دارد و ما باید مطالعات خود را بر اساس قرآن و دین شروع کنیم و به مطالعه بین‌رشته‌ای قرآن و علوم روز روی آوریم.

2_ توجه به نسبت چهارگانه زندگی براساس فرهنگ خودمان

نیاز ، آرامش ، آسایش و سعادت چهار محور اصلی توجه به نوع استفاده از یک نوع کالا در هر فرهنگی است

ما باید سبک زندگی را با شرایط امروز تعریف کنیم. تعریفی که با استناد به معارف ناب آسمانی تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی باشد و از سویی نسبت آرامش و آسایش را هم به هم نریزد و نیاز کاذب ایجاد نکند و نیازهای واقعی را برآورده سازد. باز تعریف سبک زندگی امروز، گذران زندگی را آسان تر خواهد کرد و نظام آموزشی ما را کار آمد خواهد ساخت. هدف از زندگی و دانش اندوزی را روشن خواهد ساخت و هیچ کس کار بیهوده و رنج بی گنج نخواهد داشت.

3_ حمایت از تولید داخلی: با ترویج فرهنگ استفاده از کالاهای داخلی که با فرهنگ ما مانوس می باشند و یافتن مشوق های عملی برای ترغیب مصرف کننده ایرانی به خرید تولیدات داخلی کشورو اعمال قوانین بازدارنده واردات بی رویه اجناس لوکس و اشرافی خارجی. می توان الگوی مصرف را در جهت صحیح آن هدایت نمود.

4_ کنترل،نظارت و مبارزه با فساد:ما در کشور اسلامی نباید شاهد ربا و رشوه آن هم به صورت علنی و رسمی باشیم.زمانی که بانکهای ما بانکداری اسلامی را عایت نمی کنند نتایج آن را باید در وضعیت فرهنگی و سبک زندگی خودمان ببینیم.زمانی فساد اداری بدون کنترل دقیقی رواج داشته باشد قطعا در سبک زندگی تاثرگذار است.

5_ نتیجه:

ما الان بر سر یک پیچ تاریخی هستیم که در این پیچ سنگرهای علم و فناوری را یا فتح کرده‌ایم یا در حال فتح آنها هستیم. حال اگر سنگرهای شیوه‌ی زیستن را فتح نکنیم، یعنی سبک زندگی اسلامی را رواج ندهیم، ممکن است راهی از پیش نبریم. ما می‌خواهیم علم و فناوری مانند یک ابزار در دست ملتی مؤمن و شاداب باشد. در این مسیر اشکالاتی وجود دارد. مثلاً در سبک زندگی ایرانی-اسلامی نباید ربا و رشوه و مشکلات خانوادگی گسترده باشد.

تمدن نوین اسلامی دو بال دارد. ما اگر از بال دوم غافل شویم، پرواز نخواهیم کرد.ما برای تحقق پیشرفت همه‌جانبه که در واقع همان تمدن نوین اسلامی است، نیازمند پیشرفت در دو بُعد هستیم؛ بُعد ابزاری و بُعد محتوایی. پیشرفت ما در بُعد ابزاری و سخت‌افزاری این تمدن تا به حال خوب بوده است، اما در بُعد شیوه‌ی زندگی که بخش نرم‌افزاری تمدن اسلامی است، پیشرفت خوبی نداشته‌ایم.ماباید به گونه ای عمل نماییم تا نسل پیش روی ما یک نسل آرمان گرای واقع نگر باشد.انشاءاله.

نویسنده:حسین همت

نظرات مخاطبان 0 2

  • ۱۳۹۷-۰۳-۰۹ ۱۴:۰۸ 0 0

    عالی
                                
  • ۱۳۹۷-۰۳-۱۰ ۰۰:۲۹على. 0 0

    بسيار خوب
                                

نظر شما