«نماینده» - از گوشه و کنار مجلس خبر میرسد برخی اصولگرایان و برخی اصلاحطلبان به دنبال تغییر رئیس مجلس در سال سوم مجلس دهم هستند. اینکه این تصور اجرایی شود محال به نظر میرسد اما میتواند همین نجواها پیام خاصی داشته باشد.
اینکه خود نمایندگان به این پی بردهاند که مجلس دهم فاقد کارآمدی لازم بوده و نیازمند تحولی اساسیست خود گامی مهم است و حتما هم رئیس کنونی مجلس نیز در این وضعیت نقش دارد اما ۲سؤال در این بین مطرح است:
۱. نمایندگانی که به اشعار امید و تحول رأی گرفتند و با ترفند "تکرارمیکنم" وارد مجلس شدند چه نقشی در این ناکارآمدی دارند و آیا میخواهند ضعف خود را به گردن فردی دیگر بیاندازند؟
۲. اگر لاریجانی حذف شود، چه کسی حتی در حد او، توان اداره مجلس دارد؟
عارف با وجود شخصیت علمی و محترمش نشان داد فاقد حتی اداره یک فراکسیون است چه برسد به ریاست مجلس، پس نمیتواند جایگزین درستی باشد. دراین میان نقش فراکسیون جیوه (مستقلین) که بنا به مصلحت موضع متناقض دارند نیز در این میان تعیینکننده است. با این تفاسیر میتوان نتیجه گرفت تنها یک استراتژی میتواند پیامی را از مجلس به بیرون مخابره کند.
یک نفر مثلاً از فراکسیون ولایی، مقابل لاریجانی قرارگیرد و کاندیدای ریاست شود. حتی اگر شکست بخورد، او و تعدادی که رأی دهنده به وی بودهاند میتوانند مدعی اعتراض به روند اداره مجلس شده و حساب خود را از رئیس و روندکنونی جدا کنند و حداقل در تاریخ ثبت شود که مجلس دهم هیچ کاری هم که نکرد اما اقلیتی مخالف وضع موجودش بودند.
مجلس دهم امروز در اوج ناکارآمدی است که تغییر رئیس شاید مسکنی باشد اما درمان نیست چرا که نمایندگان موجود صرفنظر از گرایشات سیاسی خود در این وضع سهیماند.
اینکه خود نمایندگان به این پی بردهاند که مجلس دهم فاقد کارآمدی لازم بوده و نیازمند تحولی اساسیست خود گامی مهم است و حتما هم رئیس کنونی مجلس نیز در این وضعیت نقش دارد اما ۲سؤال در این بین مطرح است:
۱. نمایندگانی که به اشعار امید و تحول رأی گرفتند و با ترفند "تکرارمیکنم" وارد مجلس شدند چه نقشی در این ناکارآمدی دارند و آیا میخواهند ضعف خود را به گردن فردی دیگر بیاندازند؟
۲. اگر لاریجانی حذف شود، چه کسی حتی در حد او، توان اداره مجلس دارد؟
عارف با وجود شخصیت علمی و محترمش نشان داد فاقد حتی اداره یک فراکسیون است چه برسد به ریاست مجلس، پس نمیتواند جایگزین درستی باشد. دراین میان نقش فراکسیون جیوه (مستقلین) که بنا به مصلحت موضع متناقض دارند نیز در این میان تعیینکننده است. با این تفاسیر میتوان نتیجه گرفت تنها یک استراتژی میتواند پیامی را از مجلس به بیرون مخابره کند.
یک نفر مثلاً از فراکسیون ولایی، مقابل لاریجانی قرارگیرد و کاندیدای ریاست شود. حتی اگر شکست بخورد، او و تعدادی که رأی دهنده به وی بودهاند میتوانند مدعی اعتراض به روند اداره مجلس شده و حساب خود را از رئیس و روندکنونی جدا کنند و حداقل در تاریخ ثبت شود که مجلس دهم هیچ کاری هم که نکرد اما اقلیتی مخالف وضع موجودش بودند.
مجلس دهم امروز در اوج ناکارآمدی است که تغییر رئیس شاید مسکنی باشد اما درمان نیست چرا که نمایندگان موجود صرفنظر از گرایشات سیاسی خود در این وضع سهیماند.
شواهد و قرائن نشان میدهد احتمال تحقق راهکار مسکن نیز باوجود فراکسیون جیوه به مجلس دهم تقریباً محال است.
مجلس دهم به اتمام شدنش درست میشود! مردم تجربه کنند بر اساس فضاسازی سیاسی، به جماعتی رأی ندهند که فاقد کارایی لازم هستند.
نظر شما