شناسهٔ خبر: 145228 - سرویس مجلس
نسخه قابل چاپ منبع: ماهنامه نماینده

تحلیل حاجی بابایی، رئیس فراکسیون نمایندگان ولایی از مجلس دهم

افت تأثیرگذاری نظارت مجلس!

حاجی بابایی در رابطه با سؤال‌ها و استیضاح‌ها هم هیئت رئیسه می‌تواند لابی کند، سؤالات را نگه دارد و به‌نوعی به تأخیر بیندازد.

ماهنامه «نماینده» / «حمیدرضا حاجی‌بابایی» نماینده مردم همدان است که سابقه ۵ دوره نمایندگی مجلس را دارد. او معتقد است ساختار اداره مجلس به‌گونه‌ای شده که کارآمدی سؤال‌ها و استیضاح‌ها که ابزارهای نظارتی مجلس هستند، کم شده است؛ البته در این میان، ناکارآمدی برخی دستگاه‌های اجرایی هم مزید بر علت شده و فشار بر نمایندگان را بیشتر کرده است.

آقای دکتر؛ این سؤال وجود دارد که ضرورت مطرح شدن این همه سؤال و بعضاً استیضاح در مجلس چیست و اصلاً چه تأثیری دارد؟

قطعاً نفس نظارت مجلس بر دولت بسیار تأثیرگذار است، حتی اگر در حد تذکر، سؤال، تحقیق و تفحص، استیضاح و اعمال ماده ۲۳۶ آئین‌نامه باشد که به قوه قضائیه ارسال می‌شود؛ تمامی اینها تأثیرگذار است به شرط اینکه واقعی شکل گیرد.

«واقعی شکل بگیرد» به چه معناست؟

یعنی نماینده‌ای به این جمع‌بندی برسد که از وزیر سؤال کند و موضوع و مشکل مملکتی را پیگیری کند و آن‌وقت سؤال را بپرسد و خیلی جدی هم پای آن بایستد و در صحن مجلس سؤال کند تا رأی‌گیری کنند و گزارش مستند بدهند؛ این قطعاً اثرگذار است. ولی اگر ۵۰ نفر سؤال کنند و بعد سؤال ۵ نفر به صحن مجلس برسد و از آن ۵ نفر هم ۴ نفر بگویند راضی شدیم، این خودبه‌خود ابهت سؤال، تحقیق و تفحص و استیضاح را می‌شکند؛ یا مثلاً اینکه سؤالی از رئیس‌جمهور پرسیده شود و ۱۵۰ یا ۱۸۰ نماینده آن را امضا کنند تا سؤال پرسیده شود – هرچند خودم امضا نکرده‌ام - ولی از این سؤال جلوگیری شود، این واقعاً برای مجلس برازنده نیست. بنده البته اعتقاد دارم سؤال باید به‌موقع، کم، حساب‌شده و دقیق و با رعایت تمامی ضوابط مطرح شود و شأن وزیر و شأن رئیس‌جمهور و شأن نماینده رعایت شود. ولی اگر انجام شد با تمام قدرت دنبال شود، حالا چه استیضاح باشد یا هر چیز دیگری. شاید یادتان باشد در مجلس ششم در خصوص استیضاح وزیر وقت آموزش‌وپرورش در نهایت خودم تنها ماندم، اما همه حرف‌ها را هم خودم زدم و ۶۴ رأی هم آورد، ولی استیضاح انجام شد و حرف‌ها گفته شد. الان تعداد سؤالات و تحقیق و تفحص‌ها زیاد است ولی جمع‌بندی و به نتیجه رساندن و تأثیرگذاری آنها کم است.

اتفاقاً همین جای سؤال است. اشکال کار کجاست؟ آیا سؤالات و استیضاح‌ها کارشناسی نیست، هیجانی است یا مشکل دیگری وجود دارد؟

سؤالات هیجانی داریم، غیر کارشناسی داریم، کارشناسی هم داریم. چون مشکلات مردم، مشکلات منطقه‌ای، عدم پاسخ‌گو بودن وزرا و عدم کارآمدی برخی وزرا مطرح است و تمامی اینها را هم باید با هم دید، چون یک مؤلفه نیست، مؤلفه‌های گوناگونی وجود دارد که عامل این ناکارآمدی سؤال‌ها و استیضاح‌ها می‌شود.

جنبه خوش‌بینانه و صادقانه ماجرا این است که روند کار مجلس در بعد ملی و کارشناسی و تأثیرگذاری ملی متأسفانه کاهش پیدا کرده، از آن طرف هم به دلیل فشار کاری که روی نمایندگان در شهرستان است، طوری که نماینده باید در مسجد و محفل حاضر شود ولی برخی مسئولین یک سال هم حضور نداشتند مشکلی نیست. این باعث می‌شود این فشار روی نماینده قرار بگیرد، وقتی هم که نماینده می‌خواهد این فشار را منتقل کند، با زبان خوش نمی‌تواند، ممکن است برخی مواقع هم حرف او خریدار نداشته باشد و ناگزیر به «سؤال» دست می‌برد. حالا وقتی سؤال می‌پرسد، بعضاً پیش می‌آید که مشکل منطقه او را حل می‌کنند و نماینده هم سؤالش را پس می‌گیرد.

مفسده سؤال و استیضاح چیست؟ برخی‌ها می‌گویند این گاهی ابزاری برای امتیازگیری از وزیر می‌شود!

بله، اما امتیاز یعنی چی؟ نماینده امتیاز را هم برای منطقه‌اش می‌گیرد، یعنی مثلاً ۲۰ روستا در منطقه آب شرب ندارد و به هر کسی هم پناه می‌برد، درست نمی‌شود، ناگزیر از وزیر سؤال می‌کند و وزیر هم قول می‌دهد درست کند و این هم قبول می‌کند. شما باشید غیر از این عمل می‌کنید؟

یعنی ساختار امور اشکال دارد؟

بله؛ یعنی در کشور به‌جای اینکه استاندار بدهکار مردم باشد و مشکلات مردم را حل کند یا فرماندار و مدیرکل مشکلات را حل کنند، میدان‌دار پیگیری مشکلات نماینده مجلس شده است. تمامی درخواست‌ها از نماینده می‌شود و نماینده هم باید درخواست را به مدیرکل بدهد! در صورتی که این‌طور نباید باشد. این است که نماینده باید از فرماندار خواهش کند که به مردم سر بزنید.

صرف‌نظر از اینکه سؤال‌ها و استیضاح‌ها چقدر عمق کارشناسی دارد، بدنه اجرایی کشور چقدر در مقابل مجلس پاسخ‌گوست؟

بدنه اجرایی کشور هم به مجلس نگاه می‌کند که چند کیلو وزن دارد؟ هر مقدار وزن داشته باشد همان میزان بدنه اجرایی خودش را پاسخ‌گو می‌داند. یعنی اینکه مجلس در رأس امور است، همیشه و در تمامی زمان‌ها در رأس امور است، ولی آیا خود نماینده مجلس هم در رأس امور هست یا نیست؟ وگرنه در اینکه مجلس به‌عنوان نهاد قانون‌گذاری در رأس امور است، حرفی نیست، اما آیا در واقعیت و آنچه اتفاق می‌افتد، نماینده می‌تواند در رأس امور باشد؟ یعنی نماینده می‌تواند روی وزیر و روند پیشرفت کشور تأثیرگذار باشد و نظارت کند؟ خوش‌بینانه این است که این تأثیرگذاری کم شده است.

هیئترئیسه مجلس چقدر در تأثیرگذاری و مفید واقع شدن سؤالات و استیضاح‌ها تأثیرگذار است؟

هیئت رئیسه خیلی مؤثر است، مخصوصاً رئیس مجلس؛ چون در آئین‌نامه داخلی مجلس هیئت‌ رئیسه حاکم نیست، رئیس حاکم است. یعنی رئیس مجلس همه کاره است و در عمل و در قانون این‌طور است! معاونین مجلس از قبیل معاون نظارت، معاون قوانین، معاون اجرایی را او انتخاب می‌کند، در حالی که قبلاً این‌طور نبود و امور اینها را به‌نوعی هیئت رئیسه انجام می‌داد. ولی الان هیئت رئیسه چندان کار اجرایی را به دوش نمی‌کشد، حتی نواب رئیس هم خیلی مؤثر نیستند.

رئیس مجلس بیشترین مسئولیت را طبق آئین‌نامه داخلی پیدا کرده است و نماینده هم با این آئین‌نامه داخلی در صحن مجلس حرفی نمی‌تواند بزند. یعنی طوری آئین‌نامه نوشته شده که نماینده به‌راحتی نمی‌تواند پیشنهاد دهد، سؤال نمی‌تواند بکند، تذکر نمی‌تواند بدهد.

در رابطه با سؤال‌ها و استیضاح‌ها هم هیئت رئیسه می‌تواند لابی کند، سؤالات را نگه دارد و به‌نوعی به تأخیر بیندازد.

راه‌حل این مسئله چیست؟

همه نماینده‌ها یک‌پارچه بایستند و تصمیم بگیرند و موجودیت مجلس را اثبات کنند. اما متأسفانه همیشه در مجلس هم شکاف طبقاتی ایجاد می‌کنند تا مجلس به یک‌پارچگی نرسد.

نظر شما