شناسهٔ خبر: 142938 - سرویس جامعه
نسخه قابل چاپ منبع: ماهنامه نماینده

در گفت‌وگوی مشروح با «مهدی چمران» عنوان شد؛

سیاهه‌ای از معضلات تهران

مهدی چمران "راه‌حل‌ها مشخص است و در ۲۲ بند و ماده برای ترافیک و آب و هوا در هیئت دولت ۳ بار تصویب شده و باید اجرایی شود و دولت اولین کسی است که این مسئله را اجرایی نمی‌کند."

ماهنامه «نماینده» - تشریح عملکرد نهاد شورا و شهردای، مشکلات پایتخت و اقداماتی که شورای شهر باید در اولویت قرار دهد، بهانه‌هایی شد تا به دفتر «مهدی چمران» برویم و گفت‌وگوی مشروح با وی انجام دهیم.

 بنیاد شهید چمران محل گفت‌وگو، تعیین شد. ساختمانی قدیمی که تصاویر شهید چمران و همرزمانش اصلی‌ترین ابزار تزئین آن محسوب می‌شد. رئیس سابق شورای شهر استقبال گرمی از ما انجام داد و مفصلا به تبیین مشکلات شهر پرداخت و نسخه‌هایی نیز برای تجویز این مشکلات ارائه کرد. در ادامه مشروح گفت‌وگو با «مهدی چمران»، از نظرتان می‌گذرد

*آیا به‌نظر شما نهاد شوراها و به‌ویژه شورای شهر تهران از بدو تأسیس تا کنون توانسته آن وظایف، برنامه‌ها و اهداف خود را به درستی انجام دهد؟

بنده معتقدم در ارتباط با قوانین و نظارت بر امور شهری و آنچه که در ارتباط با شهرداری بوده، تقریباً انجام شده است. شورای شهر در دورة اول یک‌سری آئین‌نامه‌ها و قوانینی داشت و زمان‌ بسیاری برای این کار صرف شد، مصوبات و اقدامات خوبی هم در این زمینه شکل گرفت؛ برداشت آنها این بود که شورایِ شهرِ کل هستند، درحالی‌که کمی بعد، مسائل سیاسی در شورا شکل گرفت که سبب انحلال آن شد البته  در دورة دوم شورا قدم‌های اساسی و اصولی برداشته شد.

ما نداشتن طرح جامع برای شهر تهران را عیب بزرگ و مشکل اساسی می‌دانستیم پس وقتی در سال ۸۲ وارد شورا شدیم اولین چیزی که مطرح شد، طرح جامع بود. آن زمان آقای مهندس «حبیب‌اللهیان» شهرساز بود که در این زمینه علاقة بسیاری داشت و به‌عنوان معاون شهرسازی شهردار منصوب شد و به‌شدت دنبال این بود که طرح جامع تهیه شود؛ ازاین‌رو اولین کار ما (شورای شهر) این بود که طرح جامع را تهیه و کمتر از دو سال طرح جامع هر منطقه را تعیین کنیم. در این راستا یک نیروی مهندس مشاور مادر جذب کردیم که توانایی هماهنگی و هم‌زبان کردن کارها را داشته باشد تا با یک معیار بتوان همة شهر را بسنجند. سپس چنین فردی را به شورای شهر تهران آوردیم و در جلسات عادی، غیرعادی و فوق‌العاده که حدود ۳۲ جلسه به طول انجامید، این طرح را بررسی دقیق و تصویب کردیم و سپس به شورای عالی شهرسازی و معماری فرستادیم.

با توجه به اینکه طرح جامع را در یک نصفه جلسه به تصویب می‌رسانند ولی به‌دلیل اهمیت شهر تهران، هم شهردار و هم رئیس شورای شهر که بنده بودم در تمام جلسات حضور داشتیم و در مدت چند ماه با کمیته‌های زیرمجموعة آن طی ۲۰ جلسه بحث‌های چالشی فراوانی به‌وجود آمد که در این زمینه وزارتخانه‌های کشور و راه و مسکن نظراتی داشتند و چون ما نظرات مشاور را تصویب کرده بودیم، نظرات دیگری داشتیم و نمی‌خواستیم که جمعیت تهران زیاد شود و اضافه طبقه داشته باشیم ولی به‌دلایل اقتصادی روز که اگر چنین اقداماتی صورت می‌گرفت، ساختمان‌سازی آسیب می‌دید و به رکود تبدیل می‌شد و رکود ساختمان یعنی رکود اقتصاد، با اصلاحاتی که در طرح جامع انجام شد، طرح به تصویب رسید و چهار جلسه این طرح را نزد رئیس‌جمهور وقت آقای «احمدی‌نژاد» که قبلاً شهردار و طرح جامع را شروع کرده بود و قطعاً در این زمینه نظراتی هم داشت، بردند. یکی از مهم‌ترین نظرات وی این بود که به‌طور مثال پیش‌بینی می‌شود شهر تهران با ۹.۵ میلیون نفر جمعیت باید به‌گونه‌ای باشد که پس از آنکه دورة ۲۰ ساله طرح جامع تمام شد، با کمبود مسکن و مشکل مواجه نشود، البته یک‌سری پیش‌بینی‌هایی هم برای بعد از اتمام طرح انجام شد؛ در این راستا امکانات خدماتی برای ۱۰.۵ میلیون نفر و با جمعیت ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار نفری پیش‌بینی شد که پس از اتمام این دوره، تهران با کمبود خدمات مواجه نشود. آن طرح تصویب، ابلاغ و اجرا شد و طرح‌های تفصیلی آن هم تهیه شد. در حال حاضر قطعه به قطعه و خانه به خانه وضعیت شهر تهران مشخص است و بر کسی پوشیده و پنهان نیست.

یکی از بهترین شفاف‌سازی‌ها چه مالی و چه قانونی در طرح جامع شورای شهر است که در وب‌سایت لحاظ شده و هر کسی می‌تواند به وب‌سایت شهرداری تهران و طرح جامع مراجعه و شمارة سند خانه، ملک ثبتی و منطقه را وارد و اطراف ساختمان خانه خود را مشاهده کند که چه طرح‌ها و تراکم‌هایی وجود دارد و باید اجرا شود.

مهم‌ترین کاری که شورای شهر انجام داد، طرح جامع و تفصیلی بود که در حال حاضر شهر تهران دارای برنامه است و کسی نمی‌تواند ادعا کند ۱۲ طبقه می‌سازد درحالی‌که هر چقدر هم پول بپردازد، این کار امکان‌پذیر نخواهد بود و اینکه گفته می‌شود تراکم‌فروشی صورت می‌گیرد برای زمان گذشته بوده نه الان که متأسفانه این اظهارنظر همچنان پابرجاست و اگر به فردی اجازة ساخت یک طبقه اضافه‌تر بدهند، شورای شهر با سیستم کنترل، نظارت می‌کرد. البته در جریان نیستم که این سیستم در حال حاضر راه‌اندازی شده یا نه. اما آنچه مسلم است شفافیتی در امور شهرسازی به‌وجود آمد که در هیچ شهری از کشور یا حتی بسیاری از شهرهای دنیا چنین شفافیتی وجود ندارد.

*بهتر است وارد مشکلات شهر تهران شویم. جناب‌عالی در اواخر شورای چهارم طی اظهارنظری تصریح کرده بودید: «در جریان مشکلات شهر تهران که اجازة عملیاتی شدن راه‌حل‌ها را نمی‌دهد، هستم.» چه مشکلاتی وجود داشت که اجازه نمی‌داد این راه‌حل‌ها عملیاتی شوند و مشکلات کنونی شهر تهران چیست؟

یکی از مهم‌ترین مشکلات شهر تهران، شهرسازی بود که شورای شهر این کار را انجام داد. البته نمی‌گویم طرح جامع و تفصیلی شهر تهران وحی‌مُنزل است و هیچ اشتباهی ندارد بلکه بنده گمان می‌کردم که طرح جامع می‌تواند حدود ۲۰ درصد اشتباه داشته باشد که شورای شهر پیش‌بینی می‌کرد هر ۵ سال یک‌بار این مسئله مرور شود.

 درست است که گفته شده طرح جامع شورای شهر تهران تا ۲۰ سال دیگر به اتمام می‌رسد، ولی این طرح ادامه‌دار خواهد بود به‌دلیل اینکه هر ۵ سال یک‌بار اصلاح می‌شود؛ بنابراین تهران بدون طرح جامع نمی‌ماند، زیرا طرح جامع شورای شهر تهران راهبردی است و سلبی و خشک نیست. متأسفانه وزارت راه، مسکن و شهرسازی آن زمان قبول نکرد که شهرهای دیگر هم چنین ویژگی را داشته باشند، پس از آنکه دورة وزارت آقای «سعیدی‌کیا» تمام شد، وزیر دیگری روی کار آمد و با طرح شورای شهر موافقت نکرد؛ در این راستا شورای شهر هیئت و گروه ۳ نفره‌ای متشکل از وزیر مسکن، شهردار تهران و رئیس شورای شهر تشکیل داد که این هیئت هر آنچه در رابطه با طرح جامع تصمیم‌گیری می‌شد، قبل از اینکه اتفاق بیفتد را بررسی می‌کردند و اگر به نظرشان درست بود، تصویب می‌کردند و سپس به شورای عالی شهرسازی و معماری می‌رفت و سریع‌تر روی آن طرح تصمیم‌گیری می‌کردند که متأسفانه در حال حاضر چنین مسئله‌ای وجود ندارد.

علاوه بر این، مشکلات اساسی دیگری در شهر تهران وجود دارد و آن عدم وجود درآمدهای پایدار است، چون شورای شهر، درآمد پایداری ندارد یا کم دارد، تلاش بر این بود که درآمدها پایدار شود و از ۸۰ درصد مربوط به ساختمان‌سازی، به کمترین حد یعنی ۶۰ درصد هم برسد که مابقی آن درآمدهای پایدار و ربطی به ساختمان‌سازی نداشته باشد.

زمانی فعالیت ساختمان‌سازی به‌طور کامل خوابید تا مدیریت شهری بتواند شهر را اداره کند. در حال حاضر هم چنین وضعیتی وجود دارد و همة شهرداری‌ها با این مسئله مشکل دارند به‌خصوص اگر قانون جدیدی که به مجلس رفته و بسیار مهم است، در ارتباط با مالیات بر ارزش افزوده تصویب شود، این عوارض را از شهرداری می‌گیرند، حذف می‌کنند و به دولت می‌دهند و همان آب باریکه‌ای که مالیات بر ارزش افزوده به‌عنوان عوارض درآمدهای پایدار داشته و عوارض شهرداری بوده، به مالیات ارزش افزوده تبدیل می‌شود.

بنده معتقدم باید تمام مالیات بر ارزش افزوده را به شهرداری‌ها بدهند درحالی‌که می‌خواهند به دولت بدهند و عوارض را از روی آن بردارند تا به خزانه و سپس به برنامه و بودجه برود که در این صورت هم شوراها بی‌خاصیت و تشریفاتی می‌شود و هم شهرداری، دولتی می‌شود که این مسئله در کمیسیون‌های مجلس وجود دارد و امیدواریم که نمایندگان این دیدگاه را داشته باشند چون آنچه برای سپردن کار به دست مردم به‌عنوان مزایای شورا و شهرداری‌های مستقل به‌حساب آمده، همه از بین می‌رود، هیچ چیز باقی نخواهد ماند درصورتی‌که ما شاهد بودیم شوراها و شهرداری‌ها خدمات ارزنده‌ای در کل کشور ارائه دادند.

علاوه بر این در شهرهای بزرگ مشکل ترافیک و آلودگی هوا وجود دارد که راه‌حل آن مشخص است که در این راستا باید وسایل حمل‌ونقل عمومی به‌ویژه ریلی را تکثیر کنیم و برای بعضی از شهرها، بسازیم و در شهرهایی که چنین اقدامی اتفاق افتاده، تکثیر و آن را بیشتر کنیم، متأسفانه خرید واگن از دولت قبل (دولت یازدهم) صورت نگرفت.

مجلس تصویب کرده که ۳۰ درصد حمل‌ونقل سفرهای شهری تهران با مترو صورت بگیرد که به‌نظر بنده این رقم ناچیزی است و باید افزایش یابد و قابلیت بیشتر شدن دارد، درحالی‌که باید ۲۲ درصد سفرها با اتوبوس صورت بگیرد. وقتی ۶ سال است که شهرداری اتوبوسی خریداری نکرده و یک اتوبوس هم به شهرداری داده نشده، چگونه می‌تواند اتوبوس تأمین کند درحالی‌که عمر اتوبوس ۷ سال است اما درحال حاضر ۱۰ سال شده و عمر ۱۰۰۰ دستگاه اتوبوس به سر رسیده و از رده خارج شده است. حال سؤال اینجاست که چه اتوبوسی، جای این اتوبوس‌ها را می‌گیرد؟ تهران ۴ سال قبل حدود ۷۰۰۰ اتوبوس داشت، درحالی‌که الان حدود ۶۰۰۰ اتوبوس دارد یعنی حداقل باید هر سال ۱۰۰۰ دستگاه اتوبوس به تهران اضافه شود، درحالی‌که ۱۰۰۰ دستگاه از رده خارج می‌شود؛ این کار الان نمی‌تواند انجام شود زیرا اتوبوسی به ناوگان اضافه نشده، فاینانس‌ها در زمینة خرید واگن با کشور چین باز شده ولی عملیاتی نشده است.

ما در تهران و اراک واگن‌سازی داریم که می‌توانند واگن‌ها را بسازند و درحال حاضر واگن‌هایی داریم که حدود ۵۰ درصد آن در واگن‌سازی تهران و ری ساخته شده و وارد ناوگان می‌شود و تعدادی از واگن‌ها هم از خارج کشور خریداری می‌شود؛ بنابراین بودجة کمتری برای تهیة آن و سرعت بیشتری برای اینکه واگن ساخته و حمل شود و با تجهیزاتی از قبیل بوژی، موتور، گیربکس و دفرانسیل از کشور خارج آورده شود، نیاز است؛ درحالی‌که تفاوت بسیاری وجود دارد، زمان کمتری می‌برد و راحت‌تر است؛ بنابراین، راه‌های این مسائل سال‌هاست که مشخص است و بر روی آن فکر شده البته یکی، دو مورد نیست بلکه ۲۲ مورد است که حدود ۳ بار به هیئت دولت رفته و تصویب شده و مدام آن را اصلاح کردند؛ دولت یازدهم هم یک‌بار دیگر این ۲۲ ماده را اصلاح کرد؛ بنابراین می‌توان پیشنهاد داد که مردم را به دوچرخه‌سواری و پیاده‌روی تشویق کنند یا ساعات کار را به‌گونه‌ای تنظیم کنند که پیک ترافیک در آن ساعت کار تقسیم شود و ۲ ساعت باشد نه اینکه ۳۰ دقیقه پیک ترافیک باشد یا ادارات در مناطق مختلف متمرکز شود.

 به‌عقیدة بنده راه‌حل‌ها مشخص است و اینکه صرفاً وقت بگذاریم نیست؛ این چند مورد ساده‌ترین و طبیعی‌ترین مسائل بود و مسائل پیچیده در ۲۲ بند و ماده برای ترافیک و آب و هوا در هیئت دولت ۳ بار تصویب شده و باید اجرایی شود و دولت اولین کسی است که این مسئله را اجرایی نمی‌کند.

در متروی تهران و شهرهای دیگر هم به همین شکل است که ۵۰ درصد هزینه‌های مترو را دولت بپردازد که پرداخت نشده البته قبلاً ۱۰۰ درصد هزینه‌های مترو را باید دولت می‌پرداخت و بعد ۵۰ درصد هزینه‌ را شهرداری و ۵۰ درصد را دولت باید می‌پرداخت درحالی‌که مجلس هم تصویب کرده و در این سال‌ها هیچ‌گونه پرداختی صورت نگرفته است. به‌طور مثال اگر قرار است ۴۰۰ میلیارد تومان به متروی تهران اختصاص یابد، ۴۰ میلیارد تومان پرداخت شده است یا می‌توان بلیت مترو و اتوبوس را در پایین‌ترین سطح نگه داشت تا مسافران بتوانند سوار آن شوند چون اگر بلیت مترو را حساب کنیم هر سفری ۱۵۰۰ تا ۱۶۰۰ تومان باید پرداخت شود، ولی طبق محاسبات شورای شهر اگر یک سوم این مبلغ را مردم، یک سوم را شهرداری از بودجه و یک سوم را دولت بپردازد، این یک سوم‌ها سال‌هاست که پرداخت نشده و همین یک سوم‌هاست که شهرداری از دولت طلب دارد و انباشته شده است. درحالی‌که طلب اینکه دولت از شهرداری پول قرض کرده باشد، نیست، بلکه خود دولت تصویب کرده و باید طلب ۴۰۰ میلیاردی و یک سوم را پرداخت کند که این بدهی به حساب منتقل می‌شود.

مشکل دیگر بافت‌های فرسوده است که تهران حدود ۲۰۰۰ هکتار بافت فرسوده دارد. درواقع حدود ۱۲ هزار هکتار بافت فرسوده دارد که بافت به حساب نمی‌آید، بلکه واحد فرسوده است؛ واحدی که میان خانه‌های نوساز است و در بافت فرسوده هم وجود ندارد. بافت فرسوده یعنی تمام مجموعه‌هایی که فرسوده، ناپایدار و ریزدانه باشد و دسترسی مناسبی نداشته و دارای کوچه‌های تنگ و باریک باشد؛ این سه گزاره در کنار هم تشکیل بافت فرسوده را می‌دهد. بافت فرسوده باید مورد رسیدگی جدی قرار گیرد؛ در این راستا چند روز پیش هم وزیر مسکن به شورا آمد و در مورد بافت فرسوده توضیحاتی ارائه داد. واقعیت امر این است که وزارت راه و شهرسازی هم روش کار خود را تهیه کرده و شاید این مسئله مربوط به آقای وزیر هم نمی‌شود ولی حمایت و کمکی که باید از سوی بانک‌ها صورت بگیرد، انجام نشده است. شورای شهر هم جلساتی با بانک‌ها داشته و ممکن است شورای جدید با نمایندگان مجلس جلسه بگذارند، این جلسات را ما سال‌ها قبل برگزار کردیم. به یاد دارم از زمانی که آقای حداد عادل رئیس مجلس بودند، چند بار به شورای شهر آمدند و به‌صورت منظم، جلسات مشترک نه تنها با نمایندگان مجلس بلکه با وزارتخانه‌های کشور و راه و شهرسازی و بانک‌ها به‌خصوص بانک مسکن داشتیم که آنها اعلام آمادگی برای اعطای تسهیلات وام کردند چون باید وام با بهرة کم به بافت فرسوده ارائه می‌دادند تا مالک آن بافت فرسوده خود اقدام به ساخت کند یا اگر انبوه‌سازی بخواهد ساخت‌وساز انجام دهد، از این وام استفاده می‌کند که در صورت ساخت، وام را به کسانی منتقل می‌کند که مالک‌ خانه‌ها می‌شوند ولی این وام نمی‌تواند ۲۲ درصد باشد که با احتساب بهره‌ها، به ۲۷ درصد برسد، درحالی‌که این مسئله کمک کردن به دیگران نیست بلکه خود افراد هم می‌توانند از بانک‌های خصوصی به سختی این وام را بگیرند و در نهایت هم ورشکست شوند.

قرار بود مقداری از این وام را شهرداری و مقداری را دولت پرداخت کند تا بهرة وام به ۶ درصد برسد که بافت فرسوده به ساخت‌وساز تشویق شود. ما هم در شورای شهر اعلام کردیم که عوارض بافت شهر به‌طور کلی «بخشوده» است؛ به این معنا که مردم عوارضی پرداخت نکنند چون ما نمی‌توانیم این عوارض را ببخشیم. به‌طور کلی عوارض بافت شهر را یک ریال در نظر می‌گیریم یعنی تقریباً هیچ؛ عوارض صددرصدی در بافت فرسوده را باید شورا تعیین کند و شورا اعلام کرد که حتی بدهی‌های عوارضی که مردم داشتند هم بخشیده شود. مجلس یک سال بعد از شورا برای کل کشور تصویب کرد که شهرداری ۵۰ درصد را تخفیف بدهد که شهرداری‌ها به‌خصوص شهرداری‌های کوچک پولی نداشتند و گفتند ۵۰ درصد را دولت بپردازد که دولت هم هیچ کمکی نکرد؛ درحالی‌که کمک نیست بلکه پولی است که از مردم گرفته نشده و باید دولت پرداخت کند که یک ریال آن هم به شهرداری داده نشده و این جزو طلب‌هایی است که به حساب دولت گذاشته شده است. عده‌ای این مسئله را قبول ندارند و می‌گویند این طلب نیست، بلکه مصوبة مجلس شورای اسلامی است و باید پرداخت شود. شهرداری هم نه تنها ۵۰ درصد، بلکه صددرصد تخفیف داده و ۵۰ درصد هم خودش از مردم نمی‌گیرد.

*با همسویی که بین دولت و شهرداری به‌وجود آمده، آیا مشکلات شهر تهران برطرف می‌شود یا همچنان پابرجاست؟

امید بنده این است که این مشکلات برطرف شود. شهرداری ارتباطات خوبی با دولت نهم ـ زمان ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد ـ داشت و شهرداری طی یک سال در سال ۸۵ یا ۸۶، ۶۰۰ دستگاه اتوبوس را در فاصلة اول شهریور تا اول مهر و همزمان با بازگشایی مدارس وارد تهران کرد که در ترافیک شهر تهران مؤثر بود. ولی بعد از آن سال تعداد اتوبوس‌ها کمتر شد و به هر طریقی چند فاینانس باز کردیم و این فاینانس‌ها همین واگن‌هایی است که خریداری شد.

برخی از دوستان وعده داده بودند که تا آخر سال ۱۰۰۰ واگن وارد ناوگن حمل‌ونقل می‌کنند، درحالی‌که هنوز فاینانس آن باز نشده، رفت‌وآمد آن واگن ۶ ماه طول می‌کشد، چطور می‌خواهند قطعات واگن‌ها را خریداری کنند و به ایران بیاورند. امید می‌رود این مسئله عملیاتی و فاینانس‌ها باز شود. برخی می‌گویند می‌خواهند مناقصة بین‌المللی بگذارند و واگن بخرند درحالی‌که چنین مناقصاتی برگزار و این واگن‌ها خریداری شده و الان معلوم است که از کجا باید خریداری کنیم. این در حالی است که ایران دیگر  به‌طور مثال نمی‌تواند از کشور روسیه واگن خریداری کند چون فاصلة‌ ریل‌ها از همدیگر فرق دارد و باید برای ایران به‌صورت اختصاصی ساخته شود که برای این کار زمان طولانی نیاز است؛ ضمن اینکه کشورهای دیگر هم واگن شیک، لوکس‌ و بهتر ولی با قیمت بالاتری دارند و شاید از نظر کیفیت و موتور واگن‌ها یکی باشد ولی به دلیل بالا بودن قیمت، نیازی به برگزاری مناقصة بین‌المللی و چند ماه صرف وقت ندارد.

در دولت دوازدهم، آقای روحانی در یکی از ملاقات‌ها ۳ مورد اولویت‌دار برای فاینانس داشتند؛ یکی از آن اولویت‌ها، فاینانس‌های مترو بود ولی متأسفانه تا به‌ حال عملی نشده که ان‌شاءالله با ارائه خطی که به آن اشاره شده، فاینانس‌ها باز می‌شود، درحالی‌که حدود ۴۰ میلیارد دلار این فاینانس‌ها عملی شود و اگر بتوانیم چنین کاری را انجام دهیم، حداقل تا ۲ سال دیگر برای مترو به تعداد کافی واگن خواهیم داشت.

*آقای نجفی در دیدار با مدیران شهرداری گفته بود: ما در شهر تهران با چالش‌هایی پیچیده مواجه هستیم و مسائل پیش‌روی ما قرار دارد که حل نشده است؛ چه مسائل حل نشده‌ای وجود دارد؟

بنده نمی‌دانم منظور آقای نجفی چیست، ولی یکی از مشکلات، کُندی کاری است که در شهرداری وجود دارد، البته پیشرفت‌هایی داشته ولی باز هم فردی که می‌خواهد پروانة ساخت بگیرد باید ۶ ماه در شهرداری دوندگی کند درحالی‌که می‌توان به‌گونه‌ای تنظیم کرد که ۲۲ روزه مرحلة مجوز پروانة ساخت انجام شود که اگر مشکل ثبتی و دارایی وجود نداشته باشد، فرد می‌تواند بدون هیچ‌گونه دغدغه‌ و در مدت زمان کوتاهی پروانه بگیرد.

دغدغة ما این است که افراد در این میان آب را گِل‌آلود نکنند که برای جیب خودشان ماهی بگیرند و مردم را سرکیسه یا تخلف کنند و سپس تخلفات خود را بپوشانند؛ این مسائل را باید با شدت و قدرت دنبال کرد و به عقیدة بنده بسیاری از این مسائل حل شده ولی هنوز نمی‌توان گفت که مشکلی وجود ندارد، زیرا وجود داشتن حتی یک مورد از آن هم برای ما قابل قبول نیست و مسائل بافت‌های فرسوده هنوز حل نشده و پیچیده هم است، زیرا باید بانک‌ها پیش‌قدم شوند درحالی‌که اعلام می‌کنند باید دولت آن ۶ درصد را تخفیف بدهد، زیرا بانک نمی‌تواند چنین تخفیفی را برای مردم قائل شود این درحالی‌است که برای آن بانک تعیین کرده‌اند که به‌طور مثال بهرة‌ ۱۵ یا ۲۰ درصد داشته باشد، در این صورت بانک چگونه می‌تواند با بهرة ۶ درصد وام به مردم بدهد. بنابراین بانک‌ها اعلام کردند که بخشی از این ۶ درصد را دولت و بخشی را شهرداری بپردازد. در این راستا مسائلی در ارتباط با شهرسازی وجود دارد که اصلاحاتی باید در آن صورت گیرد.

*اخیراً موضوعی مطرح شده بود مبنی بر اینکه بدهی شهرداری به بانک‌ها ۳۰ هزار میلیارد است و این مسیر کار را برای شهرداری سخت کرده است. در همان مقطع که این موضوع مطرح شد  شورای شهر چه کاری انجام می‌داد، آیا نظارت دقیقی داشت که بدهی‌ها به این شکل انجام می‌شود؟

شورای شهر صورتحساب‌ها را هر ۳ ماه یک‌بار از شهرداری می‌خواست که آنها ماه به ماه ارائه می‌دادند و رسانه‌ها این مسائل را رسماً اعلام می‌کردند. شورای شهر روزهای آخر کتباً و رسماً این مسائل را از شهردار درخواست کرد که مجموعه بدهی شهرداری را تا پایان امسال مشخص کند.

حال سؤال اینجاست که میزان دریافتی شهرداری چقدر است؟ شهرداری سال به سال به بانک‌ها بدهی داشته و در عین حال درآمد هم دارد چون یک‌سری از چک‌هایش وصول می‌شود که آنها را جبران می‌کند. بنابراین ما نباید ۳ تا ۶ سال آینده را در نظر بگیریم چون گفته شده تا فلان سال شهرداری ۶۰ هزار میلیارد بدهی دارد. به عقیدة بنده این مسائل هنوز مبنای درست و حساب شده‌ای ندارد و بیشتر حدس و گمان است. آنچه که معاون مالی شهرداری رسماً مقابل مردم، خبرنگاران و در جلسة علنی شورا اعلام کرد: «شهرداری حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان به پیمانکاران، مردم و بانک‌ها بدهی داشت که چون شورای شهر بر شهرداری فشار آورد، مقداری را همان ایام پرداخت کرده بود، به‌خصوص بدهی‌های کوچکی که به مردم داشت» حتی آقای پورزرندی معاون مالی شهرداری یک سال در شورا اعلام کرد که هر کسی ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون از شهرداری طلب دارد، فردای آن روز بیاید و در روزنامه‌ها اعلام کند که این پول آن حساب‌ شده را بگیرد نه اینکه ادعا کند که طلبکار است.

*مهم‌ترین اولویت شهر تهران برای پیگیری حل مشکلات پیگیری چیست؟

شهرداری به تنهایی نمی‌تواند مشکلات شهر تهران را حل کند. دنبال کردن ادامه راه شفافیت‌ها و سروسامان‌ دادن‌های بیشتر چه به لحاظ مسائل مالی و چه مسائل شهرسازی باید صورت گیرد که مادر همة این مسائل، شهرسازی است. معاونت شهرسازی قبلی آقای «پشم‌چی‌زاده» فردی شریف، پرکار، زحمتکش و با صداقت بود و در حال حاضر هم معاونی که برای شهرسازی منصوب کردند، یکی از اساتید همکار بنده است که از حدود ۳۰ سال پیش هم‌دانشگاهی بودیم که به تقاضای بنده وارد هیأت علمی دانشگاه تهران شدند و یکی از معماران و شهرسازان خوب کشور ما هستند و تجربة عملیاتی و کاری هم دارند. بنابراین در این زمینه شفافیت‌ها باید رو به جلو و ادامه دار باشد و مهم‌ترین کار را باید دولت و مجلس انجام دهند درحالی‌که همیشه به فکر عزل و نصب بودند. بنابراین معاونت شهرسازی و معماری باید مشکل خود را با دولت حل کند.

 بحث‌هایی از قبیل ترافیک، آب و هوا و... مجلس قانون‌گذاری کند. البته شورای شهر تهران به‌صورت مستقیم نمی‌تواند بلکه باید از طریق کمیسیون شوراهای مجلس ورود پیدا کند و نظراتش را از طریق شورای عالی استان‌ها بازگو کند. شورای شهر بیشترین حضور دائمی را در مجلس داشت و می‌توانست بسیاری از طرح‌ها را پس بگیرد، تغییر بدهد و تصویب کند به این معنا که منبع قدرت خوبی در مجلس بود و با نمایندگان تعامل داشت؛ این تعامل با مجلس و دولت یکی از مهم‌ترین کارهایی است که مشکلات را ریشه‌ای حل کند.

نظر شما