هفته نامه «نماینده» / «زهره طبیبزاده نوری» فعالیتهای سیاسی و مذهبی پیش از انقلاب را از دوران نوجوانی آغاز کرد. وی فعالیت درمانی خود را از سال ۱۳۶۶ از درمانگاه شهید شکری سپاه پاسداران آغاز کرد و از سال ۱۳۶۸ تا کنون دانشیار و عضو بخش پریودونتولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. او نمایندۀ دورۀ نهم مجلس شورای اسلامی و در دولت نهم هم رئیس مرکز امور زنان و خانوادۀ ریاست جمهوری بوده است. در کافه گپ این هفته با گفتوگویی متفاوت و خواندنی میزبان او شدیم تا کمی بیشتر از گذشته و حال این روزهایش برای ما بگوید.
*به عنوان اولین سؤال کمی از گذشته بگویید. چه سالی متولد شدید و اهل کجا هستید؟
متولد ۱۳۳۹ در تهران هستم که در یک خانوادۀ مذهبی و متوسط به لحاظ اقتصادی پرورش یافتم و ۱۰خواهر و برادر دارم.
*دوران کودکی چطور گذشت و چه بازیها و سرگرمیهایی داشتید؟
بیشتر در خانه با خواهرها و برادرها بازی میکردیم. اما از همان ابتدا بیشتر تیپ فرهنگی داشتم و خیلی به کتاب علاقمند بودم و با تمام پولهای توجیبی کتاب میخریدم. کوچکتر که بودم موضوعهای متنوع را مطالعه میکردم ولی بعدها که بزرگتر شدم گرایش به کتابهای مذهبی داشتم و دائماً سرگرم خواندن کتابهای مذهبی بودم.
*تحصیلات دانشگاهی شما در چه زمینهای است؟
من در دانشگاه، دندانپزشکی خواندم.
*چطور با همسرتان آشنا شدید و چه سالی ازدواج کردید؟
از طریق یکی دوستان مشترک آشنا شدیم و سال ۶۵ ازدواج کردیم.
*مراسم ازدواج شما چگونه برگزار شد؟
مراسم ما خیلی خیلی ساده بود.
*برای ما کمی این سادگی را توضیح میدهید؟
حداقل وسایل را خریدیم. یک حلقه برای هر دو طرف و یک چادرسفید، یک جفت کفش سفید و یک دست بلوز و دامن سفید به عنوان لباس عروسی خریدیم و این مجموع خرید ما برای عروسی بود. مراسم جشن عروسی هم در یک تالار معمولی و تنها با یک نوع غذا و پذیرایی ساده برگزار شد در واقع مخارج عروسی ما به نسبت همان موقع هم خیلی خیلی کم بود.
*حاصل این ازدواج چند فرزند است؟
دو فرزند. یک دختر و یک پسر.
*مجرد هستند یا متأهل؟
هر دو مجرد هستند.
*در زندگی مشترک اگر دچار اختلاف نظر یا اختلاف سلیقه شوید چگونه این اختلافها را حلوفصل میکنید؟
خوشبختانه اختلاف سیاسی اصلاً با هم نداریم و از ابتدا همفکر و هم عقیده بودیم ولی زمانی که اختلافی پیش آید به نظر و سلیقۀ هم احترام میگذاریم و همیشه یک طرف کوتاه میآید.
*کمی از سمت قبلی خودتان یعنی ریاست مرکز امور زنان و خانوادۀ ریاست جمهوری برای ما بگویید.
زمان انقلاب از فعالان دانشجویی و عضو دفترتحکیم بودم. آقای دکتر الهام شناخت خوبی از من داشتند و در دولت نهم با من تماس گرفتند و این مسئولیت به من پیشنهاد شد.
*چه مدت بر این سمت بودید؟
حدود ۳سال و نیم. و چون عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بودم تصمیم گرفتم که باز در دانشگاه فعالیت کنم و زمان نقلوانتقال بین دولت نهم و دهم استعفا دادم و به دانشگاه برگشتم.
*با توجه به اینکه شما مدتی رئیس مرکز امور بانوان و خانواده بودید، خانوادههای امروز و سبک زندگی آنها را چطور ارزیابی میکنید؟
به دلیل اینکه سبک زندگی تغییر کرده خانوادههای مذهبی هم از این سبک زندگی متأثر شدند و متأسفانه شاهد هستیم که سیستم ارتباط جمعی و فضای مجازی بر فرهنگ عمومی جامعه مسلط و موجب ضعیف شدن ارتباطات و مناسبات داخل خانوادهها شده است. سبک زندگی امروز کاملاً متأثر از فرهنگ غرب است چرا که سابقاً ارتباطات درون خانواده و اقوام خیلی قوی و مستحکم بود اما در حال حاضر به دلیل غربی شدن سبک زندگی ارتباطات خیلی ضعیف و کمرنگ شده و کل ارتباطات منوط به یک دیدار در ایام نوروز است و متأسفانه به دلیل غربی شدن سبک زندگی یک رفاه کاذب در خانوادهها به وجود آمده و یک چشم و هم چشمی برای ارتقای کیفیت مادی زندگی را به همراه داشته است؛ به نوعی میتوان گفت آسایش مادی در زندگی امروز بیشتر شده ولی آرامش و پیوند بین خانوادهها ظاهراً کمرنگتر شده است، زمان برای با هم بودن در خانواده از دست رفته است.
*با توجه به این مشغلهها برای کارهای منزل با کمبود وقت مواجه نمیشوید؟
من آدم نسبتاً زرنگی هستم و تمام کارهای منزل را خودم انجام میدهم فقط زمان کودکی فرزندانم که من هم مشغول درس و دانشگاه بودم برای نگهداری آنها از کسی کمک میگرفتم ولی در سایر امور منزل مسئولیت با خودم بود. فعالیتهای اجتماعی و کارهای بیرون از منزل و خانهداری و بچهداری مواردی بود که هم زمان به آنها میپرداختم و چون نمیخواستم در هیچ کدام نقصی وجود داشته باشد از خواب و استراحتم کم میکردم یا مراوداتم کمتر میشد و از این جهت به لحاظ جسمی کمی تحت فشار بودم.
*چه چیزی در زندگی یا کار شما را عصبانی میکند؟
در عین حال که سعی میکنم به افراد احترام بگذارم بهخصوص در محیط کار ولی فرد خیلی خیلی منظم و جدی هستم و هر جا که مسئولیت اجرایی داشتم تابع ضابطه هستم و معتقدم کار باید به نحو احسن انجام شود چه در منزل و چه در محیط کار اگر کار به موقع و بهینه انجام نشود حتماً عصبانی میشوم.
*برای کنترل این حس چه واکنشی از خود نشان میدهید؟
چون کاری که از کسی انتظار داشتم و انجام نداده من را عصبانی کرده است بنابراین برای کنترل این حس خودم آن کار را انجام میدهم و دیگر انجام کار را از آن فرد پیگیری نمیکنم.
*نظر شما دربارۀ فضای مجازی چیست؟
فضای مجازی یک وضعیت افسار گسیخته و عنان گسیختهای در کشور پیدا کرده است و یک سیاست واحد برای کنترل و جهتدهی به آن وجود ندارد. در غرب، مطبوعات، رسانههای جمعی و فضای مجازی تا حدود زیادی کنترل شده است علیرغم اینکه در ظاهر شاهد یک آزادی نسبی هستیم منتها در کشور ما عین همین موضوع وارد شده بدون اینکه ملازمات فرهنگ دینی بر آن سوار شود. در واقع هیچگونه حد و حصری در آن وجود ندارد هر چند که ناجا و پلیس فتا با وبسایتها و کانالهای غیراخلاقی برخورد میکنند اما به عدد افراد میتواند وبسایت وجود داشته باشد و این چیزی نیست که به راحتی بتوان با آن مقابله کرد. بنابراین به اعتقاد من فضای مجازی مثل شمشیر دو لبه است.
نظر شما