شناسهٔ خبر: 133100 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق

اولین دروغ در پرونده تقلای اصلاح طلبان برای ارتباط با رهبری!

محمد هاشمی43 با عنایت به این اسناد، مشخص نیست اصلاح‌طلبان که هنوز گویا از کژتابی و ناراستی دست برنداشته و از فتنه سال ۸۸ هم توبه رسمی نداشته‌اند؛ چگونه قصد ارتباط مستقیم با رهبری نظام را دارند؟!

به گزارش «نماینده»، محمد هاشمی، برادر مرحوم هاشمی و از فعالان سابق حزب کارگزاران، اخیراً در بخشی از یک گفت‌وگو اظهار کرده است: در زمان حیات آیت‌الله هاشمی، ایشان واسطه‌ای بین جناح‌ها، گروه‌ها و افراد با مقام معظم رهبری بودند. آنها مطالب خود را به آیت‌الله هاشمی می‌گفتند و ایشان، یا خودشان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، موضوعات را با رهبری مطرح می‌کردند و از آن طرف، مطالبات رهبری را به آنها منتقل می‌کردند؛ یعنی به عنوان یک واسطه یا کاتالیزور عمل می‌کردند.

به گزارش شرق، هاشمی درباره موضوعاتی که بیشتر محور این گفت‌وگوها قرار می‌گرفت نیز گفت:‌ انتخابات‌ یکی از مواردی بود که برای آن رایزنی می‌شد. بالاخره در برخی انتخابات زمزمه‌هایی از طرف برخی اشخاص معاند مطرح می‌شد که مثلا انتخابات را تحریم کنند. این را از یک جهت به پای اصلاح‌طلبان می‌نوشتند. باید به رهبری اطمینان داده می‌شد این سخن از طرف اصلاح‌طلبان مطرح نشده و آنها چنین دیدگاهی ندارند!

او درباره رایزنی مرحوم هاشمی با رهبری برای تأیید صلاحیت حسن خمینی، هم می‌گوید:‌ من اطلاع دقیقی ندارم؛ اما شنیده‌هایی بود که این اتفاق افتاده است.

*بر اساس مطالعات ما، قضیه تلاش اصلاح‌طلبان برای ارتباط مستقیم با رهبری نظام پس از درگذشت مرحوم هاشمی را نخستین بار، حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی مطرح کرد و پس از او هم کسان دیگری از جمله «محمدرضا تابش» از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس درباره آن اظهاراتی داشتند.

تابش در این زمینه حتی پا را از «تأکید» هم فراتر گذاشت و به تازگی در یک مصاحبه اینطور ادعا کرد که مقامات ارشد نظام تدبیر کرده و بحث ردّ صلاحیت روحانی را مرتفع کرده‌اند!

اما در اشاره به اظهارات محمد هاشمی مبنی بر اینکه بحث «تحریم انتخابات» دروغی بوده است از سوی معاندین که قرار بوده به پای اصلاح‌طلبان نوشته شود و بر همین اساس می‌بایست به مقام معظم رهبری اطلاع داده می‌شد؛ گفتنی‌های زیادی وجود دارد...

متأسفانه این مسئله دروغ نیست و حقیقت دارد و بحث «قهر جمعی اصلاح‌طلبان از انتخابات مجلس نهم» یکی از واقعیات موجود در قاموس جریان سیاسی خاص است.

جریان سیاسی خاص یا همان اصلاح‌طلبان، انتخابات مجلس نهم که نخستین انتخابات کشور پس از فتنه سال ۸۸ بود را صراحتا و رسماً تحریم کردند و پس از آن بارها به این رفتار دشمنانه اشاراتی هم داشتند.

«غلامحسین کرباسچی» دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی، زمانی در رابطه با همین قهر جمعی گفته بود: من معتقد بودم که حتی در انتخابات مجلس(نهم) همه باید شرکت کنیم اما برای اینکه شقّ عصای مسلمین نشود و جمعیت متفرق نشود، گفتیم که باشد و ما تبلیغ این حرف‌ها را نمی‌کنیم ولی عدهزیادی از نیروهایی را که می‌توانستیم به مجلس بفرستیم بدون هیچ بهایی از دست دادیم.

با این حضور پیدا نکردن در انتخابات مجلس هم چیزی به دست نیامد که دلمان را به آن خوش کنیم و بگوییم آمار واقعی شرکت کنندگان اینقدر بوده است و از این دست حرف‌ها. این تحریم تاثیری در جامعه نداشت.

غیر از او، «رسول منتجب‌نیا» قائم مقام حزب اعتماد ملی هم نفر بعدی بود که در سال گذشته طی اظهاراتی در همین باره گفت:
پیروزی اصولگرایان حداقل در دوره نهم در مجلس معلول ضعف اصلاح طلبان نبوده است. در دوره نهم بدلیل غیبت اصلاح طلبان در صحنه اصولگرایان موفق شدند. اگر بخاطر داشته باشید اصلاح طلبان در دوره مذکور وارد نشدند و لیستی ارائه ندادند و با دیدن فضای مسموم و بسته گفتند عدم توانایی در بازگرداندن جوّ به نفع خود را نداریم فلذا به ندرت وارد شدند آنهم به صورت انفرادی. در تهران و جاهای دیگر احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب وارد انتخابات نشدند.

«عباس عبدی» از فعالان اصلاح‌طلب نیز زمانی در آستانه انتخابات مجلس دهم طی یادداشتی در روزنامه اعتماد و در اشاره به تحریم انتخابات مجلس نهم توسط اصلاح‌طلبان نوشت: «چهار سال پیش در این روزها و ماه‌های پیش از آن چالشی اساسی میان اصلاح‌طلبان درگرفت و یک گروه طرفدار مشارکت در انتخابات مجلس نهم بودند. آنان طرفدار معرفی نامزد و رای دادن به آنان بودند. یک گروه دیگر با ادعای اینکه این بر خلاف هویت اصلاح طلبی است و با ادعای اینکه نامزدهای ما را تایید نمی کنند، شرکت نکردند. این چالش کمتر به عرصه عمومی کشیده شد و بیشتر در سطح جلسات خصوصی بود. کسانی که صدای بلندتری داشتند، طرفدار عدم مشارکت بودند...اکنون وقت حساب‌کشی از آن رفتار است. آن سرمایه‌ای را که خرج نکردند و رأیی را که نداند، اکنون کجا رفته است؟ چه نفعی از آن حاصل شده است؟ هیچ. ولی ضررهایش را همه می‌دانیم. مجلسی که با ٤٠ رای متفاوت به سمت اعتدال و اصلاح‌طلبان تشکیل می‌شد، بسیاری از مشکلات را ایجاد نمی‌کرد یا آنها را حل می‌کرد. چرا شرکت نکردند؟»

با عنایت به این اسناد، مشخص نیست اصلاح‌طلبان که هنوز گویا از کژتابی و ناراستی دست برنداشته و از فتنه سال ۸۸ هم توبه رسمی نداشته‌اند؛ چگونه قصد ارتباط مستقیم با رهبری نظام را دارند!؟
از طرفی جوهر طرح عجیب آنها برای «ارتباط مستقیم با رهبر انقلاب» هنوز خشک نشده که این ناراست را در زمینه دست نداشتن خود در تحریم انتخابات را مورد اشاره قرار داده‌اند!؟
اکنون و در اقتفای تمام دانسته‌های مذکور، این سؤال به ذهن متبادر می‌شود که آیا در پس طرح ارتباط مستقیم اصلاح‌طلبان با رهبری نظام در پساهاشمی! چه رفتارهای تلخی است!؟

نظر شما