هفته نامه «نماینده»؛ حسین کنعانی مقدم*/ برجام هم فرصت و هم تهدید بود. اگر بخواهیم به فرصتها اشاره کنیم، باید گفت: در شرایطی که ۸ قطعنامه علیه ایران در سازمان ملل و شورای امنیت صادر شده بود تا بدینوسیله ما ذیل فصل ۷ قرار گیریم و تحریمها علیه ایران اعمال میشد و هدف، جلوگیری از فعالیتهای هستهای بود.
از سوی دیگر این اجازه به قدرتهای جهانی داده میشد تا بهبهانه فعالیتهای هستهای همچنان جمهوری اسلامی ایران را تهدید و تحریم کنند اما با «برجام» ایران بهعنوان کشوری قانونمند و براساس حفظ صلح جهانی و تابع شرایط بینالمللی معرفی شد؛ ازاینرو میتوان اذعان داشت بازگشت ایران به صحنه بینالملل فراهم شد.»
با تشریح نقاط قوت برجام باید اشارهای نیز به نقاط ضعف داشته باشیم. به اعتقاد نگارنده، «برجام» با چالشهایی روبهرو بود. یکی از آن چالشها این بود «قدرتهای بزرگ تحت «برجام» توانستهاند در ساختار حاکمیت ایران اعمال نظر کنند که در این راستا میتوان به نظارتهای مستمر، کنترلهای مضاعف در فعالیتهای ایران و همچنین محدود کردن بعضی از مراکز هستهای و کنترل طولانی مدت ۲۰ ساله اشاره کرد.»
نکته دیگر تشکیل دولت جدید آمریکا به ریاست دونالد ترامپ است. نگارنده معتقد است ترامپ «برجام» را به بخشهای مختلف تقسیم خواهد کرد؛ ازاینرو بخشی را عملیاتی نخواهد کرد و بخشی تعلیق خواهد شد؛ میخواهد از این طریق امتیاز بیشتر دریافت کند. درحالیکه رفتار «ترامپ» نشان داده او نه به تعهدات ملی آمریکا اعتقادی دارد و نه به تعهدات دولت خود نسبت به ایران پایبند است.
«ترامپ» همچنان ایران را دشمن آمریکا در ساختار سیاسی کشورش تعریف میکند پس در این حوزه سیاست واگرایی و سختگیری علیه ایران را اجرا میکند که این موضوع از آن جهت که تکلیف ما را با آمریکاییها مشخص میکند، بهنفع ما است و به ما میفهماند که برای حل مشکلات خود باید به سراغ اقتصاد مقاومتی و تقویت بنیه دفاعی برویم. بهنظر میرسد فهم مشترکی هم میان تمام نخبگان و منتقدان ایجاد شد که نباید به برجام دلخوش کنیم و راه خود را که مربوط به مسائل اقتصاد مقاومتی و سیاستهای نظام اسلامی است، دنبال کنیم و همچنین که رهبری فرمودهاند در راه ایرانی قدرتمند تلاش کنیم.
مشکلاتی که آمریکا با آن مواجه است نیز باید در نظر گرفته شود. معتقدم با توجه به مشکلات داخلی آمریکا احتمال میرود، ترامپ از پول کشورهای عربی به جای استفاده از سرمایه آمریکا استفاده کند و اگر هم بخواهد قدرت نظامی را به کار گیرد، در جهت تأمین امنیت رژیم صهیونیستی خواهد بود. ضمن اینکه باید این مهم در نظر گرفته شود که در طول اجرای «برجام» ما شاهد بدعهدیها و نقض برجام از سوی آمریکاییها بودیم.
این موضوع نشان میدهد سیاست آمریکا براساس خوی استکباری بنا گذاشته شده است؛ از جنگهای استقلالطلبانه آمریکا در ادوار دور، کاملاً رفتار مستکبرانه آنان با مردم بومی آن مناطق مشهود است به همین جهت تاریخ آمریکا با تفکر استکباری و امپریالیستی حاکی از آن است که آنان همیشه به دنبال سلطهگری و تسلط بر مناطق مختلف جهان بودهاند. حقیقتاً پایه و اساس رژیم آمریکا و به قول حضرت امام خمینی(ره) شیطان بزرگ، استکباری است و با این شرایط بعید است که در رفتار سلطهجویانه آنان تغییری ایجاد شود.
با توافقنامه برجام برای ملت ما ثابت شد که آمریکاییها با یک دست، درخواست همکاری دارند و با دستی دیگر روی ماشه فشار میدهند و با تهدید و تحریم کشورمان بهدنبال پیاده کردن تفکر استکباری خود هستند؛ ازاینرو بدعهدیهای آمریکا بعد از انعقاد توافقنامه برجام این مسئله را برای ملت ما آشکارتر کرد که نوع نگاه آمریکا با دیگر ملتها، سلطهجویانه است و مذاکرات هم راه به جایی نمیبرد.
سومین نکتهای که باید در این یادداشت به آن پرداخته شود، نوع بیان رئیسجمهور محترم خطاب به منتقدان برجام بود. آقای روحانی در آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود که به مناسبت سالگرد برجام برگزار شد، گفته بود: «عینک بزنید تا تأثیرات برجام دیده شود.»
بهاعتقاد بنده تعبیر رئیسجمهور مناسب نبود، او باید میگفت: «نگاهمان به لیوان آب باشد که به چه اندازاه پرُ و خالی است؛ فقط به قسمت خالی نگاه نکنیم. اگر بنا باشد همیشه به قسمت خالی نگاه بیندازیم باعث یأس و ناامیدی میشوید. باید رئیسجمهور اینگونه سخن میگفت نه اینکه بگوید عینک بزنید تا تأثیرات برجام دیده شود.»
اینگونه سخن گفتن آن هم توسط رئیسجمهور، منجر به توهین به روشنفکران و اندیشمندان کشور تلقی میشود. گویا آنها کور هستند و «هیچ» نمیبینند.
*تحلیلگر مسایل سیاسی
نظر شما