شناسهٔ خبر: 132154 - سرویس جامعه
نسخه قابل چاپ منبع: هفته نامه نماینده

هیچ‌ دوره‌ای تا این اندازه تبعیض در کشور نداشته‌ایم

محجوب43 نرخ مسکن و زمین در کلان‌شهرها به اندازه‌ای است که گاهی با فروش یک ساختمان در شهر تهران می‌توان صد روستا خرید. از این‌روست که می‌گویم هیچ‌گاه تا این اندازه بی‌عدالتی و تبعیضی که امروز شاهد آن هستیم را نداشته‌ایم.

هفته نامه «نماینده»؛ علیرضا محجوب*/ معادل پدیده نابرابری، تبعیض است. اساساً خصوصی‌سازی آن گونه که امروزه اجرا می شود بر تبعیض بنا شده است. استدلال شان این است که اگر افراد ۲ برابر سود نبرند و توزیع ثروت به‌صورت عادلانه در جامعه صورت گیرد، آن زمان خصوصی‌سازان و حامیانشان نمی‌توانند رشد بالایی داشته باشند. در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که چرا اینگونه ناهنجاری‌های اجتماعی ۲۰ سال پیش وجود نداشت!؟ آیا ۲۰ سال پیش درباره این موضوعات اخباری می‌شنیدید؟ حتی ۱۰ سال پیش نیز خبری از این ناهنجاری‌های اجتماعی نبود. پیشنهاد می‌کنم که اخبار را مرور کنید. بنده به هرکسی که بتواند مطلبی پیرامون این موضوع در ایام گذشته پیدا کند، جایزه می‌دهم!

حال اگر  دنبال ریشه این معضلات بگردیم باید به تبعیض و گسترش و تمرکز ثروت اشاره کنیم. امروز عده‌ای از سیری در حال ترکیدن هستند و عده‌ای دیگر از زور گرسنگی در حال مرگ. نرخ مسکن و زمین در کلان‌شهرها به اندازه‌ای است که گاهی با فروش یک ساختمان در شهر تهران می‌توان صد روستا خرید. اینها به دلیل توسعه نامتوازن و نامتجانس و بی‌توجهی به نیازمندان و فقراست. از این‌روست که می‌گویم هیچ‌گاه تا این اندازه بی‌عدالتی و تبعیضی که امروز شاهد آن هستیم را نداشته‌ایم.

توسعه شاخص‌های مختلفی دارد. یکی از شاخص‌های مهم آن توسعه اجتماعی است. بدون توسعه اجتماعی هرگز توسعه و رشد به‌صورت متوازن در سطح جامعه رخ نمی‌دهد. تمامی اقتصاددانان معتقدند که افزایش رشد به‌تنهایی فجایع بی‌شماری را به‌وجود می‌آورد. ازاین‌رو نمی‌توان برای توسعه اجتماعی به تنهایی مؤلفه رشد را مدنظر قرار داد. ما برای رسیدن به ارقام رشد در کشور فجایع زیادی را به بار می‌آوریم و این افتخار نیست که بخواهیم به عنوان یک مشی راجع به توسعه نامتوازن و ناموزون صحبت کنیم.

کلان‌شهری مانند تهران امروز می‌تواند تمام روستاهای ایران را به دلیل فراوانی کار و درآمد در خود ببلعد. هرچند ممکن است اهالی کلان‌شهرها ادعا کنند که گرسنه‌ایم، بیکار هستیم و... اما اگر واقعاً آمار بیکاران روستایی و شهری را با یکدیگر مقایسه کنیم می‌بینیم همراه برخی بیکاران شهری سگی است که شاید هزینه زندگی این حیوان بیشتر از یک خانوار روستایی باشد.

ما باید از ابتدا توسعه اجتماعی را آغاز کنیم که لازمه‌اش پشت پا زدن به بسیاری از اصول شهرهاست. البته نمی‌خواهم بگویم که مانند خمرهای سرخ افراد را به کوچ کردن به روستاها وادار کنیم اما عوامل مشوق‌زا برای کوچ به روستاها نیز بسیار زیاد است.

از سوی دیگر شاهدیم هنوز ضعیف‌ترین و تحقیرآمیزترین بخش ما در روستاها خدمات پزشکی است. این مسئله به حدی است که تمامی کارورزان رشته‌های پزشکی در مدت گذراندن دوره کارورزی‌شان مرتب به دنبال راه فرار از آن محل می‌گردند. این مهم بیانگر ضعیف بودن بسیار بالای  شاخص‌های بهداشتی و درمانی در روستاهاست.

در پایان دولت برای بیرون رفت از این مشکل باید توسعه متوازن و هماهنگ را مدنظر قرار دهد. توسعه متوازن یعنی اینکه توسعه اجتماعی بدون توسعه اقتصادی و توسعه اقتصادی بدون توسعه اجتماعی میسر نخواهد بود. از سوی دیگر باید این نکته را مورد توجه قرار داد که توسعه شهری بدون توسعه روستایی رخ نمی‌دهد.

ما چه زمانی به مسائل روستایی‌ها توجه کرده‌ایم!؟ اگر هم زمانی این توجه صورت گرفته، ادبیاتش بیش از اقدام و عمل آن بوده است و اثربخشی‌اش بسیار کمتر از آنچه گفته شده، بوده است. بنابراین اگر می‌خواهیم در سطح جامعه شاهد توسعه فراگیر باشیم باید از روستاها شروع کنیم.

*نماینده مردم تهران در مجلس

نظر شما