شناسهٔ خبر: 129756 - سرویس تاریخ
نسخه قابل چاپ منبع: هفته نامه نماینده

سیری در عبرتکده تاریخ

از پیش‌بینی تاریخی امام که محقق شد تا پاسخ جالب شهید رجایی به یک سؤال

«نماینده» / روزی که مخاطبان محترم «نماینده» این سطور را می‌خوانند، رئیس‌جمهور جدید آمریکا انتخاب شده است. بدون آنکه وارد موضوعی به نام کیفیت انتخابات در آمریکا و امکان تقلب در آن شویم و نفیاً و اثباتاً درباره آن سخن بگوئیم، روی سخن آنجاست که رئیس‌جمهور آینده ایالات متحده جمهوری‌خواه یا دموکرات، فرقی به حال ملت ایران نخواهد داشت چراکه سیاستمداران آمریکایی با ساختار استعماری این کشور عجین و همراه شده و در ساختار فاسد موجود قادر به تغییر نیستند.
پیش‌بینی تاریخی امام که محقق شد
آبان ماه سال ۱۳۵۹ همانگونه که این روزها شاهد آن هستیم، انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا برگزار شد. «جیمی کارتر»، رئیس‌جمهور دموکرات ایالات متحده که آبان ۱۳۵۵ به این سمت انتخاب شده بود آبان ۱۳۵۹ و یک سال پس از تسخیر لانه جاسوسی کاخ سفید را به رقیب جمهوری‌خواه خود تحویل داده و عازم خانه شد!
مطبوعات کشور در روز ۱۴ آبان ۱۳۵۹ گزارش دادند «رونالد ریگان نامزد حزب جمهوری‌خواه آمریکا طبق آخرین گزارش‌ها با کسب ۲۷۴ رای الکترال به ریاست‌جمهوری آمریکا انتخاب شده است.»
جیمی کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا نیز با حضور در جمع هواداران خود در هتل واشنگتن با اعتراف به شکست در انتخابات گفت: «ملت آمریکا انتخاب خود را کرده است و من این تصمیم را می‌پذیرم.»
کارشناسان مسائل سیاسی، علت اصلی شکست کارتر را ناکامی او در حل بحران گروگانگیری، ناکامی در حمله نظامی به ایران و برخوردهای ناشیانه با انقلاب اسلامی دانستند. امام خمینی(ره) در یکی از سخنرانی‌های خود، شکست کارتر را پیش‌بینی کرده و فرموده بودند: «آقای کارتر باید شغل دیگری غیر از ریاست جمهوری برای خود پیدا کند» و این پیش‌بینی با شکست سنگین او از ریگان به تحقق پیوست.
سگ زرد برادر شغال، این دو فرقی با هم ندارند
نکته‌ای که فارغ از نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و شکست کارتر و پیروزی ریگان باید بدان توجه کرد، تفاوت نداشتن این دو شخصیت و دو حزب برای ملت مسلمان ایران است. هر دو شخصیت چنانچه ذکر آن رفت، در مقابله با انقلاب اسلامی وحدت هدف داشته و تنها روش‌ها و راه‌های دشمنی متفاوت بود.
در آن روزها نمایندگان وقت مجلس شورای اسلامی در اظهاراتی بر این واقعیت تأکید داشتند. ۱۸ آبان ۱۳۵۹ گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با روزنامه جمهوری اسلامی، موضع خود را درباره انتخاب ریگان، اعلام کردند.
هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس گفت: «انتخاب ریگان به ریاست‌جمهوری آمریکا هیچ ارتباطی به ما ندارد زیرا برای ما تفاوتی ندارد که در آمریکا چه کسی انتخاب می‌شود. این به ملت آمریکا و سیستم انتخاباتی آنها مربوط می‌شود. ما راهمان را انتخاب کرده‌ایم و آن را ادامه خواهیم داد و نمی‌خواهیم در این گونه مسائل، دخالت کنیم.»
موسوی خوئینی‌ها نیز گفت: «ما با سیاست استعماری و جهان‌خواری آمریکا در مبارزه هستیم، حال رئیس‌جمهورش کارتر باشد یا ریگان و سگ زرد برادر شغال است.»
فخرالدین حجازی دیگر نماینده مجلس گفت: «سیاست کلی ما با انتخاب ریگان هیچ تغییری نمی‌کند.» حجتی کرمانی نیز گفت: «اگر فرقی بین جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها باشد، این است که آنها همیشه پنجه‌های آهنین خود را درون دستکش حریر پنهان می‌کنند.»
پاسخ جالب شهید رجایی به یک سؤال؛ چرا این دو تفاوتی ندارند!؟
شهید رجایی که آن روزها نخست‌وزیر کشور بود، پاسخی جالب به این سؤال می‌دهد که چرا کارتر یا ریگان برای ملت ایران تفاوتی ندارند؟
۱۵ آبان ۱۳۵۹ «محمدعلی رجایی» نخست‌وزیر گفت: «ریگان و کارتر برای ما فرقی ندارند و هر دو در پی منافع امپریالیست هستند. محمدعلی رجایی با اشاره به اینکه زمانی تغییر رئیس‌جمهور آمریکا در ایران تأثیر داشت که به آنها وابسته بودیم ولی دیگر ایران مستقل است و کارتر و ریگان برای ما هیچ تفاوتی نمی‌کند.»
وی در خصوص آزادی گروگان‌ها نیز گفت: «برای ما کسی که در آمریکا حکومت می‌کند مهم نیست چون ما شرایط مجلس را برای آزادی گروگان‌ها اجرا می‌کنیم.»
امروز نیز همانند کارتر و ریگان، کلینتون یا ترامپ برای ما تفاوتی نخواهند داشت، راه‌حل مشکلات ایران اقتصاد مقاومتی است نه چشم دوختن به دست بیگانگانی که همواره نشان داده‌اند، غیرقابل اعتماد هستند.
افشای توطئه آمریکا برای تحمیل جنگ به ایران
۲۲ آبان ۱۳۵۹ روزنامه «تشرین» چاپ دمشق با انتشار سندی نقش آمریکا در تحریک صدام برای حمله علیه ایران را افشا کرد. در این سند که پاسخ به نامه سفارت سابق آمریکا در تهران از سوی وزارت خارجه این کشور است؛ از شاه مخلوع، شاپور بختیار و فراریان رژیم گذشته درخصوص حمله به ایران، مشورت خواسته شده بود. براساس این سند، آمریکا تلاش داشت تا انقلاب نوپای ایران را ابتدا از طریق اختلاف افکنی و تحریک گروه‌های چپ و راست تضعیف کند و در نهایت با به راه انداختن یک جنگ، این انقلاب اسلامی را شکست دهد.
از پاراچنار تا سوریه؛ حمایت از انقلاب اسلامی در مقابل تجاوز صدام
بعد از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ملل منطقه از ایران اسلامی در برابر این تجاوز دفاع کردند. این در حالی بود که اکثر دولت‌ها به حمایت از صدام پرداخته بودند و این دوگانگی به‌خوبی موفقیت انقلاب اسلامی را در راه یافتن به قلوب محرومین و مستضعفین، نشان می‌داد.
البته در حمایت دولت‌های منطقه از صدام یک استثنا نیز وجود داشت و آن سوریه، حافظ اسد رئیس‌جمهور وقت سوریه با تمام قوا از ایران اسلامی در برابر تجاوز صدام دفاع کرد و این دفاع مورد تقدیر مسئولین وقت کشور نیز قرار گرفت.
۱۹ آبان ۱۳۵۹، علما و مجاهدین بلوچستان در کراچی به نمایندگی از ۴۰۰ هزار پاکستانی در نامه‌ای به امام خمینی(ره)، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر کشورمان، آمادگی خود را برای جهاد بر ضد کافران بعثی و کمک به برادران مجاهد خود در ایران اعلام کردند. همچنین گروه‌هایی از مسلمانان پاکستانی با مراجعه به کنسولگری ایران در لاهور، همبستگی خود را با جمهوری اسلامی در نبرد با کفار بعثی اعلام داشتند. شیعیان و مسلمانان پاراچنار پاکستان نیز در نامه‌ای به محضر امام خمینی(ره)، آمادگی خود را برای حضور در جبهه‌های جنگ اعلام داشتند. در بخشی از نامه جوانان پاراچنار خدمت حضرت امام آمده است: «ما به جوانان ایرانی که با شجاعت بسیار علیه رژیم بعثی عراق جهاد می‌کنند، می‌نازیم.» در بخش دیگری از این نامه آمده است: «چون جنگ امروز بین اسلام و کفر است، اگر شما اجازه بفرمائید ما هم در این نبرد شرکت می‌کنیم.»
تقدیر هاشمی از رئیس‌جمهور سوریه
هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس، ۱۸ آبان ۱۳۵۹ طی سخنانی در جلسه علنی با اشاره به حمایت رئیس‌جمهور سوریه از ایران در جنگ با عراق مواضع دولت انقلابی سوریه را ستود.
وی ضمن تقدیر از رئیس‌جمهور سوریه اظهار داشت: «اظهارات بسیار جالب که برادرمان جناب آقای حافظ اسد رئیس‌جمهور محترم کشور انقلابی سوریه در رابطه با درگیری ایران در جنگ تحمیلی فرموده‌اند را همه شنیده‌ایم، ما چنین انتظاری از شخصیت‌های انقلابی و حق‌جو داشتیم.»
هاشمی همچنین گفت: «خوشبختانه تاکنون لیبی و سوریه و الجزایر که در میان کشورهای عرب و اسلام موقعیت ممتاز انقلابی اسلامی را دارند، موضعشان را مشخص کرده‌اند و باز خوشبختانه در نقطه مقابل امرای معلوم الحالی که می‌شناسیم آنها را در بعضی از امیرنشین‌ها و کشورهای خلیج‌فارس مثل، سعودی و کویت و همپالکی شاه مخلوع ایران در اردن و نمونه‌هائی از این قبیل هم موضعشان را مشخص کرده‌اند.»

نظر شما