«نماینده» نرگس لکی زاده /«محصلانی که مرگ را بر ادامة زندگی ترجیح میدهند»، شاید این بهترین جمله برای درک بهتر آمار خودکشی دانشآموزان در سال ۹۴ باشد.
در یک نظام آموزشی، اهداف آموزش هنگامی بهدرستی بهثمر خواهد نشست که در کنار آموزش و تحصیل، بهابعاد روحی و روانی دانشآموز هم پرداخته شود. توجه بیش از اندازه به نمره و رتبه و پیشرفت درسی، بسیاری از مدیران و مشاوران را از مشکلات نوجوانان غافل کرده و شاید در برخی موارد همین تأکید بیش از اندازه بر نمره و ... باعث بروز مشکلات روحی و حتی در مواردی منجر به خودکشی شده است. ناکامی در کنکور، پایین بودن نمرهها، ترس از سرزنش، افت تحصیلی، مشکلات خانوادگی، آسیبهای اجتماعی، سردرگمیهای سن بلوغ و ... از دلایل اصلی خودکشیها هستند.
بهطور حتم وجود مشاوران مجرب و متخصص و ارائه مشاورههای مناسب و کارآمد میتواند از بسیاری از این آسیبها و مشکلات جلوگیری کند. اما چرا با وجود مشاوران در مدارس باز هم شاهد چنین اتفاقاتی هستیم؟
یکی از دلایل این است که، تعداد مشاوران در مقایسه با تعداد دانشآموزان، اصلاً کافی نیست. برای ۱۴ میلیون دانشآموز، ۱۸ هزار مشاور وجود دارد، یعنی بهازای هر ۸۰۰ دانشآموز یک مشاور وجود دارد؛ درحالیکه استاندارد این است که بهازای هر ۱۲ تا ۱۵ دانشآموز، یک مشاور داشته باشیم.
مسئلة بعدی، عدم تخصص مشاوران مدارس است. افرادی که بیشتر کار مشاوره در مدرسه را انجام میدهند اصلاً مشاور نیستند بلکه معلمانی هستند که آموزش کمکی دیدهاند یا حتی هیچ دورهای در زمینة مشاوره نگذراندهاند. طبق گفتة «ابوالقاسم عیسیمراد»، مدیرکل سابق امورتربیتی و مشاورة معاونت پرورشی آموزشوپرورش «از تعداد ۱۸ هزار مشاور موجود در مدارس، حدود ۲۰ درصد آنها در حوزة روانشناسی و مشاوره تخصص لازم را ندارند و بهصورت نیمه مرتبط در این رشته مشغول به کار هستند.» روشن است، فردی که در مسائل روانشناسی تبحر ندارد و با رشتهای غیرمرتبط جذب شده است، بعضاً بهجای رفع مشکل، مشکل را بیشتر و حادتر میکند.
همچنین در پژوهشی از دکتر «حسین کاویانی» پیرامون نقد کیفی جایگاه مشاوران در مدارس، علت دیگر مشکل مشاوره در مدارس، عدم اعتماد دانشآموزان به مشاور مدرسه ذکر شده است. طبق گفتة یکی از مشاوران حاضر در این پژوهش، «سابقة نه چندان خوبی که دانشآموز از مشاوران دارد، باعث ایجاد ذهنیتی منفی نسبت بهمشاور میشود، همچنین انتقال تجربه از دانشآموزان سال بالاتر باعث بدبینی دانشآموزان به مشاور میشود.» درواقع ریشة عدم اعتماد به مشاوران را باید در سابقة عملکرد مشاوران جستوجو کرد.
نظر شما