شناسهٔ خبر: 128582 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: هفته‌نامه مثلث

نگاهی به یک حاشیۀ زودهنگام انتخاباتی

امیرابراهیم رسولی/ رسانه‌ای که باید وقت خود را به بررسی تحولات مختلف بگذراند، تولید و تحلیل کند و انعکاس دهد انرژی‌اش صرف این شده که فلانی می‌آید یا نمی‌آید، با او مخالفت شده یا نشده، رد صلاحیت می‌شود یا نه و هزار نکتۀ دیگر.

«نماینده»/ امیرابراهیم رسولی*:

رهبر انقلاب (۱۱ خرداد ۱۳۷۴): «گاهی اوقات است که مصلحت نیست رهبری در امری اقدام کند، لکن خوب است نظرش دانسته شود تا کسانی که می‌خواهند مسائلی را رعایت کنند حواسشان باشد که نظر رهبری این است. حاج احمد آقا ناقل امین و باهوشی بودند که دقیق می‌فهمیدند و همان را که نظر شریف امام بود، منعکس می‌کردند.»

____________________________

این روزها فضای مجازی و رسانه‌ها آنقدر که سرگرم حاشیه‌ها شده‌اند از امورات و وظایف اصلی خود غافلند. رسانه‌ای که باید وقت خود را به بررسی تحولات مختلف بگذراند، تولید و تحلیل کند و انعکاس دهد انرژی‌اش صرف این شده که فلانی می‌آید یا نمی‌آید، با او مخالفت شده یا نشده، رد صلاحیت می‌شود یا نه و هزار نکتۀ دیگر. واقعیت این است که مطلبی یا نظر مشورتی داده می‌شود باید دید خود آن فرد آن را می‌پذیرد یا نه. نتیجۀ آن شاید حاصل گذشت زمان باشد پس قضاوت زود هنگام و رسیدن به تحلیل‌های دم دستی سودی ندارد. ممکن است رهبر انقلاب نظری کارشناسی یا مشورتی یا نصیحتی کنند و به هر نحو که صلاح می‌دانند به جامعه یا خواص منتقل شود حال چگونه است که برخی یا کاسۀ داغ‌تر از آش می‌شوند و یا خود را به کوچۀ علی‌چپ می‌زنند و به دنبال شنیدن از دو لب مبارک هستند. به نظرم جدا از اینکه به حاشیه‌ها پرداخته شود باید دید آیا فردی که اینقدر راجع به او حاشیه تولید می‌شود می‌تواند رئیس جمهور ملت شود یا بهتر بگویم چرا دوباره رئیس جمهور شود؟ در پس آن حاشیه حتماٌ علل عقلی و استدلالی نهفته است اما به نظر می‌رسد نهی از ورود می‌تواند دلایل عقلی داشته باشد تا صرفاٌ حاشیه‌ای که رسانه‌ها به خصوص فضای مجازی به آن دامن می‌زند.

انسان وقتی به متن و حاشیۀ موضوع نگاه می‌کند می‌تواند برای خود دلایل عقلی نیز بر یک نصیحت تصور کند:

الف) رقابت کاذب در فضای دو قطبی

وقتی فضای سیاسی جامعه دو قطبی شود طبیعتاً رقابت‌ها شکل منطقی خود را از دست می‌دهند. جامعه دو قطبی احساسی تصمیم خواهد گرفت و تصمیم احساسی که مبتنی بر عقل نیست در آن از آب گل آلود ماهی‌گیری می‌شود و معلوم نیست نتیجۀ آن چه سودی برای کشور و ملت دارد. در فضای دو قطبی رقابت واقعی صورت نمی‌گیرد و رقابت ایجاد شده کاذب است. لذا دو قطبی کردن فضای جامعه به اصل رقابت لطمه می‌زند و کار به لج و لجبازی‌های سطحی خواهد رسید. مردم باید کاندیداها را درک کنند، شرایط را مقایسه کنند، استدلال‌ها را بشنوند و تصمیم بگیرند. رقابتی که یک سال قبل از انتخابات جامعه را دچار تشنج کند همان رقابت کاذب است و مردم عادی و حتی مسئولین را وارد حاشیه خواهد کرد و در چنین جامعه‌ای حتماٌ خدمت رسانی دچار مشکل خواهد شد. پس نهی از ایجاد شرایط دو قطبی آن هم ماه‌ها قبل از انتخابات یک اقدام عقلی است.

ب) جلوگیری از تکرار یک تجربه

به نظر می‌رسد جایگاهی چون ریاست جمهوری محل تکرار نیست. مدیریتی در دو دوره یعنی ۸ سال، کشور را به لحاظ اجرایی در اختیار دارد. راهکارها، بینش، نیروی انسانی و هر آنچه می‌توانسته در راهبرد مدیریت و اقدامات خود انجام دهد به کار گرفته لذا تکرار تجربه سودی ندارد. خدمات خوب و بد به نوعی درست و غلط را امتحان کرده و با خوش بینی می‌توان گفت تمام تلاش خود را به کار گرفته است. حال سؤال این است می‌خواهد بیاید چه کند؟ این سؤال دربارۀ هر کسی که به دنبال رسیدن به جایگاهی است که دوره‌ای آن را انجام داده و هر آنچه داشته رو کرده است مصداق دارد بنابراین این استدلال عقلانی که کشور از تجربه و نیروی جدید بهره برد نشان می‌دهد تکرار تجربۀ مدیریتی که امتحان خود را پس داده عقلانی نیست.

ج) حذف حاشیه

در هر عرصه‌ای که حاشیه جای متن را بگیرد خسران به بار خواهد آمد. عرصۀ ریاست جمهوری و مسئولیت هم اینگونه است. افرادی که حاشیه‌های اطرافشان زیاد است چگونه می‌خواهند به درد ملت برسند؟ چگونه می‌خواهند مدیریت کنند؟ بنابراین این فاکتور عقلانی نیز درباۀ افراد صدق می‌کند و البته می‌تواند شامل افراد حال و گذشته باشد. امروز هم شاهدیم حاشیه‌ها کار را از دست مدیران خارج می‌کند و به جای تمرکز به مسائل اقتصادی و معیشتی گرفتار امور جزئی و پیش پا افتاده می‌شوند.

مخلص کلام آنکه اگر به مصلحت پیامی یا نصیحتی می‌رود حتماً دارای استدلالات عقلی است لذا چه آنها که کاسۀ داغتر از آش و چه آنها که به دنبال شنیدن از دو لب مبارک‌ هستند بدانند تاریخ محل عبرت است. نشود که شبه خوارج احیا و یا عمرعاص‌ها زنده شوند.

انقلاب اسلامی البته خود تاریخی پر فراز و نشیب دارد اما آنها که خدمت کردند اما عاقبت به خیر نشدند، آنها که به دنبال خدمت بودند و شهید شدند و آنان که به دنبال خدمت بودند و ناکام ماندند، عاقبت هر کدام بر اساس بینش و نیت‌شان رقم خورد. باشد که همگی از عبرت‌گیران باشیم.

* کارشناس مسائل سیاسی

نظر شما