هفته نامۀ «نماینده»/حجتالاسلام «احد آزادیخواه» نمایندۀ اصولگرای مردم ملایر در مجلس دهم و سخنگوی کمیسیون فرهنگی است. وی سال ۸۴ کارش را با ریاست ادارۀ تبلیغات اسلامی ملایر آغاز کرده و چند سال بعد مدیرکل تبلیغات اسلامی استان همدان شد. پس از مدتی نیز در معاونت فرهنگی مرکز خدمات حوزههای علمیۀ کشور مأمور به خدمت شده و سپس مدیرکل حوزۀ ریاست و امور استانهای حوزههای علمیۀ کشور به وی سپرده شد.
این گفتوگو که در حاشیۀ بازدید از تحریریۀ «نماینده» صورت گرفت با صحبت دربارۀ اولویتهای کمیسیون فرهنگی آغاز شده و پس از تحلیل برنامۀ ششم توسعه به مسائلی همچون کنسرتها و مبارزه با قاچاق ختم شد. مشروح این مصاحبه را در ادامه بخوانید:
*اولویت اصلی کمیسیون فرهنگی در ماههای ابتدایی دورۀ جدید، چیست؟
اکنون اولویت اول کمیسیون فرهنگی، رسیدگی به برنامۀ ششم توسعه است، تا پایان جمعبندی آن هیچ برنامۀ دیگری را فعلاً در دستور کار نگذاشتهایم. بعد از برنامۀ ششم، اولویتهای بعدی کمیسیون «نظام جامع رسانه»، «طرح ادارۀ صداوسیما» و حل مسائل «نمازخانههای بینراهی» است که کار کارشناسی هر کدام یکی پس از دیگری در کمیتۀ مربوط و سپس در صحن کمیسیون فرهنگی نهایی خواهد شد.
*تحلیلتان از فضای کلی حاکم بر برنامۀ ششم چیست؟
لایحۀ برنامۀ ششم توسعه یک سند راهبردی استراتژیک و جامع است. قاعدتاً یک سند راهبردی باید با توجه به اسناد بالادستی فقط به کلیات، اولویتها، راهبردها و خطمشیها اشاره کند. مثل سند چشمانداز، قانون اساسی و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری که اسناد راهبردی و بالادستی در این زمینه به شمار میروند. در لایحۀ فعلی مسئلۀ آب به عنوان یک اولویت اصلی دیده شده و محیط زیست و معادن نیز دیگر کلیدواژههای اساسی این لایحه هستند. البته دادن نگاه اقتصاد مقاومتی به لایحه نیز جزو اولویتهای دولت است.
*اینکه گفته میشود به مقولۀ فرهنگ کمتوجهی شده است، چقدر صحیح است؟
اینطور نیست. مثلاً میگویند تنها ۳ ماده دربارۀ فرهنگ نوشته شده است، باید پاسخ داد مجلس تعداد زیادی کمیسیون دارد و اگر به هر کمیسیون ۳ ماده اختصاص یابد، میشود مجموع مواد این لایحه؛ زیرا در این سند کلیگویی اصل است. البته این مسئله وجود دارد که برخی نکات کلی که باید در لایحه به آن اشاره میشد، نیامده است. ما فقط در حد یک جمله نیاز داریم که به لایحه اضافه کنیم.
*مثال میزنید؟
مثلاً سبک زندگی یکی از مطالبات رهبر انقلاب است که مردم نیز خواسته یا ناخواسته در این حوزه مطالبه دارند و جامعه نیز تحت تأثیر آسیبهایی قرار گرفته است. در حد یک جمله باید ذیل یکی از مواد سهگانه فرهنگی میآمد که نیامده است. کمیسیون فرهنگی از جهت حفظ روند اجرایی و کمک به دولت کلیات لایحۀ برنامه را تصویب کرد، اما در قالب تلفیق اهداف مدنظر را طی ۷ یا ۸ جلسه واقعاً نفسگیر کارشناسی بند به بند جلو میرود.
مثلاً در مقدمۀ مادۀ ۲۳ لایحه، نقش تشکلهای فرهنگی و دینی را تعیین کردیم که در این حوزه به کمک دولت بیایند. زیرا مشارکت مردم در کارهای اجرایی خودش انگیزه ایجاد میکند ضمن اینکه کارهایی که توسط بخش خصوصی و مردم انجام شود، معمولاً نسبت به کارهای دولتی ارزانتر صورت میگیرد. در کنار این دو مورد از حجم دولت نیز کاسته میشود.
*موضوع لغو کنسرتها امروز یکی از سوژههای خبری جنجالبرانگیز رسانههاست. نظر شما دربارۀ این مسائل چیست؟
نکتۀ اول اینکه مسئلۀ کنسرتها امری نیست که دولت بخواهد آن را یک موضوع جدید جلوه بدهد، چنین کاری جفا به اصحاب فرهنگ است. مراکز آموزشی، انجمنهای موسیقی، کنسرتهای مختلف و اجراهایی که سالهای سال حتی در صداوسیما انجام شده و میشود همانند سایر رشتههای هنری یک روال معمول است. متأسفانه برخی افراد در بدنۀ دولت یا بیرون آن میخواهند اثبات کنند که این یک پدیده و اتفاق است.
نکتۀ دوم اینکه نه کمیسیون فرهنگی، نه مجلس، نه دولت و نه هیچ عنصر نظارتی دیگری ممنوعیتی برای برگزاری کنسرتها قائل نشده است. امروزه علیرغم فضاسازیهای صورت گرفته، کنسرتها یکی پس از دیگری در حال اجراست؛ اما نکتۀ سوم و اساسی اینجاست که کنسرتها باید از حواشی آن جدا شود. کمیسیون فرهنگی و همۀ دغدغهمندان نظام و انقلاب با حواشی کنسرتها مخالف هستند. این حواشی ممکن است خواسته یا ناخواسته، سهواً یا بهخاطر کمکاری مسئولان ایجاد شود. حواشی کنسرتها نه اسلامی و نه انقلابی است، نه ـ گاهی اوقات ـ انسانی است. این اتفاقات توسط یک عدۀ محدود فرصتطلب برای به هم ریختن آرامش مردم انجام میشود.
*برای تمام شدن این قائله چه انتظاری از وزارت ارشاد دارید؟
مطالبۀ ما از وزارت ارشاد این است که اگر مجوز کنسرت میدهد از زیر بار حواشی فرار نکند. بالاخره این حاشیهسازی مربوط به کنسرتی است که وزارت ارشاد مجوز آن را داده است. حرکتهای موزون، اختلاطها و ـ بعضاً ـ کشف حجابهایی که صورت میگیرد، هیچ توجیهی ندارد. وقتی این همه موسیقیدان اصیل سنتی و پاپ داریم که از آنها استفاده میشود و کسی مخالف نیست، استفاده از برخی افراد که هویت تعریفشدهای ندارند، بدون توجیه است. برخی مسئولین سیاهنمایی در حوزۀ کنسرتها را انجام ندهند. باید واقعبینانه به این موضوع نگاه کنیم که ذهن مردم آشفته نشود.
*آتش زدن کالای قاچاق که توسط رهبری مطرح شد، به نظر میرسد بیشتر جنبۀ فرهنگی آن مدنظر است. تحلیل شما چیست؟
ما در حکومت اسلامی زندگی میکنیم که در آن «رأفت اسلامی» در کنار «قاطعیت» شرط لازم است. من یک سال عضو کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز بودم و مشکلات را از نزدیک در کردستان لمس کردم. بعد از آنکه یک محمولۀ قاچاق کشف میشد، کمیسیون دغدغهاش این بود که این لباسها و لوازم آرایش را چگونه استفاده کند! وقت دولتمردان صرف این میشد که این کالای مکشوفۀ قاچاق چگونه بهرهبرداری شود. با این کار امید فرد قاچاقچی ۲ برابر میشد که تلاشش را برای رفع ایرادهایش بیشتر کند تا دیگر لو نرود. وقتی مورد استفاده واقع شد، امید تشدید قاچاق برای او وجود خواهد داشت. اگر رهبری گفتهاند کالای بزرگ قاچاق باید امحا شود، ریشه در بطن اقتصاد مقاومتی دارد. وقتی قانون بشود که هر کالای قاچاق با هر ارزشی از بین برود، باعث ناامیدی قاچاقچی میشود.
این کار ممکن است در کوتاه مدت آسیبهای اقتصادی برساند اما آسیب اصلی به مافیای قاچاق میرسد و مشکلی برای مردم ندارد، در حالی که در درازمدت صدها برابر فواید اقتصادی برای تولیدکننده و مصرف کنندۀ ایرانی و فرهنگسازی اجتماعی ما دارد.
*توقع خاصی در زمینۀ فرهنگ دارید که بخواهید به آن اشاره کنید؟
«اصلاح سبک زندگی» و «بازمهندسی فضای مجازی» جزو مطالبات رهبری و مردم است. کمیسیون نیز در همین راستا انتظاراتی از دولت دارد. خانوادههای دارای جوان و نوجوان دغدغۀ تربیت فرزندانشان را دارند؛ این دغدغه باید برداشته شود؛ مخصوصاً اکنون که فضای مجازی در کنار فضای حقیقی قرار گرفته است. اولویت اول وزارت ارشاد باید اصلاح فرهنگ عمومی جامعه در حوزۀ اصلاح سبک زندگی باشد و دوماً در حوزۀ فضای مجازی کارش را به جد و جهد انجام دهد.
نظر شما