شناسهٔ خبر: 127406 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: مشرق

بدعهدی آمریکا به روایت صاحب‌نظران بین‌المللی

چرا «معمار تحریم‌های ضدایرانی» از تجارت بانکش با ایران می‌ترسد/ چگونه آمریکا با وضع تحریم‌های غیرهسته‌ای برجام را بی‌اثر می‌کند

مذاکره ایران و امریکا معمار تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران در وزارت خزانه‌داری آمریکا که اکنون مسئول حقوقی بانک غول‌پیکر «اچ‌اس‌بی‌سی» انگلیس شده است، می‌گوید این بانک به‌رغم تعلیق تحریم‌های هسته‌ای، هیچ‌گونه برنامه‌ای برای ورود به بازار ایران ندارد.

به گزارش «نماینده» یک سال از توافق هسته‌ای میان ایران و ۱+۵ گذشت و طبیعتاً بعد از گذشت یک سال نتایج این توافق باید برای هر دو طرف ملموس باشد. پیش از امضای سند برجام در تاریخ ۲۳ تیر ۹۴، و در جریان مذاکرات، اظهارات ضد و نقیض از هر دو طرف شنیده می‌شد، تا جایی که هر یک از طرفین می‌گفت ابتدا طرف دیگر تعهدات خود را انجام خواهد داد و سپس ما شروع به اجرای تعهداتمان خواهیم کرد. در کنار این اظهارات ضد و نقیض، عبارت‌هایی مانند «روز توافق»، «روز پذیرش»، «روز اجرا»، و غیره نیز مطرح شد که نتیجه‌ای جز سردرگم شدن مردم نداشت.

مذاکرات هسته‌ای عملاً میان تهران و واشنگتن بود؛ بنابراین اگر بعد از عمل ایران به تعهداتش، توافق هسته‌ای به دلیل عهدشکنی طرف مقابل به شکست بینجامد، جز آمریکا را نمی‌توان در این‌باره مقصر دانست

به هر حال، به فاصله چند ماه بعد از امضای توافق نهایی و قبل از آن‌که طرف مقابل دست به اجرای تعهدات خود بزند، ایران همه تعهداتش را اجرایی کرد و حتی این مسئله را به تأیید آژانس نیز رساند. به این ترتیب در تاریخ ۲۶ دی‌ماه سال ۹۴، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ضمن انتشار گزارشی رسماً اعلام کرد که ایران به تمام تعهدات خود تحت توافق عمل کرده است. با این وجود، به محض آن‌که نوبت در عمل به تعهدات، به طرف مقابل رسید، همان بدعهدی‌هایی آغاز شد که از آمریکایی‌ها سراغ داریم.

بدعهدی‌های هسته‌ای از چه زمانی آغاز شد

تنها ۵ روز بعد از تأییدیه آژانس یا همان روز اجرای برجام، سنگ‌اندازی‌های آمریکایی‌ها به طور جدی «ادامه پیدا کرد» (نه این‌که آغاز شد). در اولین روز از بهمن‌ماه، قانون «محدودیت معافیت ویزای آمریکا» که پیش‌تر توسط کنگره این کشور تصویب شده و به امضای باراک اوباما نیز رسیده بود، با ابلاغ رسمی وزارت خارجه لازم‌الاجرا شد. به موجب این قانون، افرادی که بر اساس توافق‌نامه «معافیت ویزا» میان آمریکا و ۳۸ کشور دیگر، تحت شرایط خاصی برای سفر به آمریکا نیازی به اخذ ویزا نداشتند، اگر طی پنج سال اخیر به ایران سفر کرده یا تابعیت دوگانه از ایران داشته باشند، امکان برخورداری از این معافیت را نخواهند داشت.

عهدشکنی‌های آمریکایی‌ها تا کنون هم ادامه پیدا کرده است و تحریم‌های جدید[۱] و گاه و بی‌گاه کنگره[۲]، شکایت بانک‌های مختلف بین‌المللی درباره ریسک بالای معامله با ایران حتی بعد از توافق هسته‌ای[۳]، مانع‌تراشی درباره قرارداد خرید هواپیما[۴] از ایرباس[۵] و بوئینگ[۶]، و موارد دیگر از این دست تنها بخشی از تلاش‌های آمریکایی‌ها برای «خنثی کردن» توافق هسته‌ای بعد از گرفتن نتایج مدنظر خود از آن بوده است.

اگرچه بزرگ‌نمایی است اگر بگوییم با توافق هسته‌ای در روابط دو کشور هیچ تغییری ایجاد نشده، اما واقعیت این است که ذره‌ای از دشمنی آمریکایی‌ها علیه جمهوری اسلامی کم نشده است. همین دشمنی‌ها (حتی پس از توافق هسته‌ای و آن‌چه تحلیلگران بی‌شمار بین‌المللی «آب شدن یخ روابط» میان دو کشور توصیف کرده‌اند) موجب شده تا نظرات در ایران درباره پیامدهای توافق هسته‌ای، موفقیت‌آمیز بودن یا نبودن آن، و حتی لزوم یا عدم لزوم «آتش زدن توافق هسته‌ای» (به بیان مقام معظم رهبری) متفاوت باشد.

مذاکرات هسته‌ای اگرچه در روابط میان دو کشور تغییراتی ایجاد کرد، اما دشمنی‌های آمریکا با ایران را ذره‌ای کاهش نداده است

توافق هسته‌ای به هم بخورد، آمریکایی‌ها مقصر هستند

چنان‌که در بسیاری از رسانه‌های غربی هم (عمدتاً توسط کارشناسان ایرانی‌الاصل) اشاره شده[۷]، فضای داخلی ایران درباره توافق به دو قسمت تقسیم شده است: عده‌ای به دلایل مختلف هم‌چنان قائل به صبر و کوتاه آمدن مقابل آمریکایی‌ها هستند به امید آن‌که واشنگتن «از خر شیطان پایین بیاید» و به تعهدات خود، فراتر از «روی کاغذ» عمل کند تا مردم ایران هم عملاً نتایج مذاکره با بازیگران تأثیرگذار در صحنه بین‌المللی و افرادی را ببینند که ادعا می‌کنند «جامعه جهانی» هستند. در مقابل، عده دیگری هم معتقدند توافق با آمریکا نه تنها تا امروز نتیجه ملموسی نداشته، بلکه در آینده هم آمریکایی‌ها اجازه اثربخشی به آن نخواهند داد و بنابراین باید برجام را شکست‌خورده تلقی و توافق با آمریکا را پاره کرد.

چنان‌که از همان ابتدای مذاکرات نیز مشخص بود، مذاکرات هسته‌ای میان ایران و ۱+۵ عملاً مذاکره میان تهران و واشنگتن بود و کشورهای دیگر نقش مکمل را برای ایران یا آمریکا بازی می‌کردند. واقعیت این است که اگر ایران یا آمریکا درباره موضوعی تصمیم می‌گرفتند یا به توافق می‌رسیدند، روسیه و چین از یک طرف یا فرانسه، انگلیس و آلمان از طرف دیگر، بنای آن را نداشتند که مخالفتی کنند (موضوع پلیس خوب و پلیس بد و فرانسه[۸] در جای خود قابل توضیح است)، بلکه کم و بیش بازیگر نخودی بودند.

همین محوریت ایران و آمریکا در مذاکرات بعد از حصول توافق هم ادامه پیدا کرد. در حالی که چین و روسیه عملاً تعهدی (به سود غربی‌ها) در این مذاکرات نداشتند، ایران به تعهدات خود به طور کامل عمل کرد. در سوی دیگر، کشورهای اروپایی هم تا حدی که انتظار می‌رفت، تحریم‌های خود علیه ایران را لغو یا تعلیق کردند.

جان کری در ظاهر به جلسات مختلف می‌رود تا تاجران و بانک‌داران را به تعامل با ایران تشویق کند، اما یک‌جلسه‌درمیان تأکید می‌کند که تحریم‌های باقی‌مانده با جدیت تمام اجرا می‌شوند، تا هیچ‌کس جرأت نکند پایش را در ایران بگذارد

با این حال، آمریکا به عنوان مهم‌ترین مذاکره‌کننده مقابل ایران، چنان‌که توضیح دادیم، به اصطلاح «دَبه» کرد و هنوز هم مخالفان یا منتقدان توافق هسته‌ای در ایران، آمریکا را عامل بی‌نتیجه بودن توافق می‌دانند. بنابراین چنان‌چه توافق هسته‌ای به دلیل تعلل طرف مقابل در لغو و تعلیق تحریم‌ها شکست بخورد و لغو گردد، کسی جز آمریکایی‌ها را نمی‌توان مقصر اصلی دانست.

آیا فقط ایرانی‌ها آمریکا را مقصر می‌دانند؟

ممکن است این‌گونه به نظر برخی برسد که نقض تعهدات آمریکا در مسئله هسته‌ای، صرفاً بهانه‌ای است که دعواهای حزبی درون کشور از آن آب می‌خورد و «چنین ادعاهایی در خارج از ایران مطرح نیست.» این در حالی است که ناظران بین‌المللی نیز تا حد زیادی به این واقعیت واقف هستند که آمریکا در اجرای تعهدات خود و ملموس کردن پیامدهای توافق در اقتصاد ایران به هیچ عنوان جدیتی را ندارد که در نظارت بر اجرای تعهدات ایران در قالب برجام از خود نشان می‌داد.

در ادامه این گزارش، به عنوان مقدمه‌ای بر گزارش‌های آتی، به نمونه‌ای از گزارش‌هایی اشاره می‌شود که کارشناسان بین‌المللی (از غیرایرانی گرفته تا ایرانی‌الاصل) طی آن‌ها به کوتاهی‌های آمریکا در اجرای تعهدات برجامی خود اشاره یا اعتراف کرده‌اند. البته پیش از پرداختن به این موضوع، ذکر دو نکته لازم است: اولاً کارشناسانی که در این گزارش و گزارش‌های بعدی از آن‌ها نام می‌بریم، طبیعتاً ارتباطی با دولت یا نظام ایران ندارند و بنابراین بر اساس شواهد و مدارک موجود اظهارنظر کرده‌اند و نه منافع اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان!

سنگ‌اندازی آمریکایی‌ها سر راه علاقه‌مندان به تجارت با ایران، از جمله ایرباس و بوئینگ، واقعیتی نیست که تنها درون ایران به آن توجه شده باشد؛ کارشناسان بی‌شماری در دنیا می‌گویند آمریکا به تعهدات خود در برجام پای‌بند نبوده است

دوماً نقل‌قول از این کارشناسان به معنای انکار این واقعیت نیست که افراد دیگری در فضای بین‌المللی طرف آمریکا را می‌گیرند، بلکه صرفاً به این منظور است که ناظران داخلی هوشیار باشند و بدانند که مسئله بدعهدی آمریکایی‌ها تنها یک مسئله داخلی، نتیجه دشمنی با آمریکا، یا «ادعایی تحت تأثیر مواضع انقلابی» نیست، بلکه حقیقت آشکاری است که بسیاری از کارشناسان مستقل بین‌المللی به آن اقرار کرده‌اند.

در ادامه این گزارش و گزارش‌های بعدی به بیان دیدگاه‌های بین‌المللی درباره بدعهدی‌های آمریکایی‌ها و دلایلی می‌پردازد که موجب شده تا ایرانی‌ها از توافق هسته‌ای راضی نباشند و تأثیری از آن در زندگی خود نبینند. تأکید این سری گزارش بر استفاده از منابع خبری غربی (چه رسانه‌های جریان اصلی و چه رسانه‌های مستقل‌تر) است تا مخاطبان محترم علاوه بر اطلاع از فضای داخلی کشور، بدانند کارشناسان در فضای بین‌المللی درباره توافق هسته‌ای و میزان پای‌بندی آمریکا به تعهداتش تحت این توافق چه می‌گویند.

دست‌آوردهای برجام برای ایران: حساب‌های بانکی خالی و مذاکرات بی‌نتیجه اقتصادی

چنان‌که «میشل کلمن» در پایگاه اینترنتی رادیوی ملی آمریکا توضیح می‌دهد[۹]، به گزارش وزارت خرانه‌داری آمریکا، ایران توانسته بیش از ۳۰۰ حساب بانکی جدید در بانک‌های خارجی ایجاد کند، درباره میلیاردها دلار روش جدید درآمدی مذاکره نماید، و شاهد طرح‌هایی برای افزایش بیش از سه میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم باشد[۱۰].

تلاش‌های آمریکا برای جلوگیری از عقد قراردادهای ایران برای  خرید هواپیماهای مسافربری از ایرباس و بوئینگ، صراحتاً بر خلاف تعهدات واشنگتن در برجام است

واقعیت این است که هنوز تبادل پول میان بانک‌های ایرانی و خارجی در هاله‌ای از ابهام است و به نظر نمی‌رسد سیستم سوئیفت برای بانک‌ها یا شهروندان ایرانی قابل دست‌رسی باشد؛ اما این پایان کار نیست. انتظار مردم ایران از پیامدهای برجام چیزی بیش از «مذاکره درباره روش‌های جدید درآمدزایی» یا «طرح‌های سرمایه‌گذاری» بود. شاید از نظر آمریکایی‌ها این انتظارات بیش از اندازه باشد، اما «کلمن» اعتراف می‌کند که کنگره در حال تلاش برای بی‌نتیجه گذاشتن مذاکرات میان مقامات ایرانی و شرکت‌های آمریکایی مانند بوئینگ است؛ مسئله‌ای که نه تنها با «روح برجام» که با متن صریح برجام در تناقض است.

در این میان، اظهارات جان کری و برخی دیگر از مقامات آمریکایی در جمع‌های مختلف که مثلاً قرار است حسن نیت طرف غربی را نشان دهد و سرمایه‌گذاران و بانک‌های بین‌المللی را به تعامل با ایران تشویق کند، به شیوه‌ای نه چندان ماهرانه «نقض غرض» است. بیانیه‌های صادر شده (مانند توضیحات وزارت خزانه‌داری آمریکا که پیش‌تر به آن اشاره شد) و «دل‌گرمی»های آمریکایی‌ها همیشه پیچیده در لفافه‌ای از اتهامات و دروغ‌های قدیمی درباره ایران بوده است.

اگرچه جان کری در ظاهر به لندن می‌رود و با بانک‌دارهای اروپایی دیدار می‌کند تا آن‌ها را به تجارت با ایران فربخواند، اما هم‌زمان «جان کربی» سخن‌گوی وزارت خارجه می‌گوید بانک‌دارها صرفاً «در صورتی که دقت‌های عادی و لازم را انجام دهند ... برای برخورد با آن‌ها [و مجازات‌شان] از یک استاندارد مبهم و نامناسب استفاده نخواهد شد[۱۱].» این جملات دوپهلو که بیش‌تر شبیه به تهدید است تا ترغیب، در کنار پدیده دیگری است که بانک‌دارها می‌گویند به شدت از آن می‌ترسند: «مکانیسم ماشه»؛ همان موضوعی که هفته‌ها زمان مذاکرات هسته‌ای را به خود اختصاص داد و اکنون مشخص می‌شود هدف از آن‌چه بوده است.

بخشی از دلیل آن‌که ایرانی‌ها آمریکا را «شیطان بزرگ» می‌دانند، عهدشکنی‌ها و کینه‌توزی‌های واشنگتن است؛ چه دلیلی دارد، آمریکایی‌ها در نشست‌هایی که هدف آن‌ها ترغیب تجارت با ایران است، ادعاهای حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر را علیه ایران تکرار کنند

چگونه وضع تحریم‌های غیرهسته‌ای، تعلیق تحریم‌های هسته‌ای را بی‌اثر می‌کند

نتیجه این تهدیدها چیست؟ پاسخ این سؤال را باید از «استوارت لوی[۱۲]» پرسید. وی را طراح اصلی تحریم‌های بین‌المللی آمریکا علیه ایران دانسته‌اند[۱۳]. لوی اولین کسی بود که در پست جدیدی در وزارت خزانه‌داری آمریکا موسوم به «معاون وزیر خزانه‌داری در امور تروریسم و اطلاعات مالی» مشغول به فعالیت شد و حتی یک هفته هم به طور موقت سکان وزارت خزانه‌داری آمریکا را به دست گرفت. او در زمان جورج بوش به سِمت تازه‌تأسیس خود منصوب شد و به درخواست اوباما، بعد از تغییر دولت نیز در همین سِمت باقی ماند.

استوارت لوی در حال حاضر به عنوان «مأمور ارشد حقوقی» به بانک اچ‌اس‌بی‌سی (چهارمین شرکت هولدینگ بزرگ جهان، مستقر در لندن) پیوسته است و بنابراین هم از تحریم‌های ضدایرانی خبر دارد و هم از ترس بانک‌ها از این تحریم‌ها. وی یک روز پس از دیدار جان کری با بانک‌دارهای اروپایی به صراحت می‌گوید که بانک اچ‌اس‌بی‌سی قصد انجام هیچ‌گونه تجارت جدیدی را ندارد که به ایران ارتباط پیدا کند.

وی طی مقاله‌ای در وال‌استریت‌ژورنال ضمن انتقاد از جان کری به خاطر تشویق بانک‌های اروپایی به انجام کارهایی که بانک‌های آمریکایی هنوز هم مجاز نیستند انجام دهند[۱۴]، می‌نویسد: «دولت‌ها ممکن است تحریم‌ها را بردارند، اما بخش خصوصی هم‌چنان خودش مسئول مدیریت ریسک‌های خودش است. ... هیچ‌کس ادعا نکرده ایران بخش عمده‌ای از اقداماتی از جمله حمایت از تروریسم و ساخت و آزمایش موشک‌های بالستیک را متوقف کرده که به خاطر آن‌ها تحریم شده بود [و بنابراین هر لحظه ممکن است تحریم‌های جدید علیه این کشور وضع شوند].»

«استوارت لوی» اصلی‌ترین طراح تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران، اکنون مسئول حقوقی یکی از بزرگ‌ترین بانک‌های دنیا در انگلیس شده و می‌گوید این بانک قصد ورود به بازار ایران را ندارد

نکته‌ای که در این‌جا قابل ذکر است این‌که از ابتدای مذاکرات هسته‌ای تأکید بر این بوده که موضوع مذاکرات، صرفاً برنامه هسته‌ای ایران خواهد بود و نه هیچ موضوع دیگری. در عین حال، بسیاری از بانک‌دارها با دیدن تحریم‌های جدید ضدایرانی به بهانه‌های موشکی و غیره، جرأت نمی‌کنند وارد بازار ایران بشوند. این یعنی بعد از حصول توافق هسته‌ای، تحریم‌های جدید در زمینه‌های دیگر به طور مستقیم و غیرمستقیم بر اجرای تعهدات آمریکا تأثیر می‌گذارد. اگرچه ظاهراً تحریم‌های هسته‌ای تعلیق شده، اما تحریم‌های دیگر موجب می‌شود تا تعلیق این تحریم‌ها بی‌نتیجه باشد.

البته آمریکایی‌ها هم برای توجیه این اقدامات خود بهانه‌هایی دارند. مثلاً می‌گویند تاجران و بانک‌دارها به خاطر حمایت ایران از تروریسم است که رغبتی به تجارت با این کشور ندارند. اگرچه «تاجران» بین‌المللی که به دنبال کسب درآمد هستند، بدون شک کوچک‌ترین اهمیتی برای ادعاهای بی‌اساس آمریکایی‌ها قائل نیستند، اما این توجیه آمریکایی‌ها خیلی هم دور از واقعیت نیست، به شرط آن‌که «دیدگاه آمریکایی» را درک کنید: آمریکا ایران را به حمایت از تروریسم متهم می‌کند و بر همین اساس، تحریم‌های جدید علیه این کشور وضع می‌نماید. تاجران بین‌المللی هم از ترس «تحریم‌های تروریستی» علیه ایران تمایلی به ورود به بازار این کشور ندارند.

بازی در پازل دشمن؛ افتادن در تله آمریکا

چنان‌که رهبر معظم انقلاب هم صراحتاً گفته‌اند، نباید فریب دشمن را خورد و وارد پازلی شد که او برای اجرای نقشه‌هایش چیده است. اکنون که به اول تا آخر مذاکرات و توافق هسته‌ای نگاه می‌کنیم، می‌بینیم خلاصه‌اش این است: توافق با چراغ سبز آمریکایی‌ها حاصل شد و ایران هم به تعهدات خود عمل کرد. با این وجود، وقتی نوبت به آمریکایی‌ها رسید، تحریم‌ها «روی کاغذ» تعلیق و بر اجرای هرچه سخت‌گیرانه‌تر سایر تحریم‌ها تأکید شد، تشویق‌ها به تجارت در ایران با تکرار ادعاهای قبلی و حتی «هشدار درباره باقی بودن برخی ریسک‌ها» در بازار ایران هم‌راه شد، و در یک کلام: آمریکا به گونه‌ای با استفاده از ابهامات کلیدی در توافق هسته‌ای از جمله «روح برجام»، از زیر تعهدات خود شانه خالی کرد که به سادگی نتوان این مسئله را اثبات کرد.

 رئیس‌جمهور ایران از جمله افرادی است که هنوز امیدوارند واشنگتن در ادامه کار، جدی‌تر به تعهدات خود در برجام عمل کند

 

[۱] House Passes New Iran Sanctions, Facing Likely Obama Veto Link

[۲] House passes bill again to restrict Obama lifting Iran sanctions Link

[۳] U.S. calls for trade with Iran, but European banks fear U.S. sanctions Link

[۴] What's holding up Iran's big airplane deals Link

[۵] Iran Faces Financial Hurdles for Airbus Orders Link

[۶] US aircraft sales to Iran blocked by House, jeopardising $۲۵bn Boeing deal Link

[۷] The Divide Over the Nuclear Deal in Iran Link

[۸] As Iran nuclear deadline looms, France plays ‘bad cop’ Link

[۹] A Year After Iran Nuclear Deal, What Has Changed? Link

[۱۰] Statement by Treasury Secretary Lew on the Anniversary Of The Joint Comprehensive Plan Of Action Link

[۱۱] John Kerry's Awkward Push For Investment In Iran Link

[۱۲] Stuart A. Levey Link

[۱۳] Stuart Levey: The Man Trying to Make Iran Sanctions Work Link

[۱۴] Kerry’s Peculiar Message About Iran for European Banks Link

نظر شما