«نماینده» ؛ جبار کوچکینژاد*/سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمانی است که از نظر ساختاری زیر نظر رئیسجمهور بوده و معاون رئیسجمهور نیز ریاست آن را به عهده دارد. انتظار میرود همانطور که این سازمان در هیئت دولت یک کرسی و جایگاه دارد، در استانها نیز نیروهایی بهکار گرفته شوند که در سطح قابل قبولی قرار داشته باشند تا بتوانند از ظرفیتهای استانی به نحو احسن استفاده نمایند. در برخی استانهای کشور از قبیل استانهای شمالی، شیراز، اصفهان و ... بهواسطة وجود طبیعت و آثار تاریخی، بستر لازم برای گردشگری وجود دارد. در این استانها باید شورا یا تیمی تشکیل شود تا منابع استان را به سمت بسترهای موجود سوق دهند.
معضل اول در این حوزه، مدیریت است. سازمان میراث فرهنگی نیازمند مدیریتی قوی و باثبات است. در تمامي دولتها این سازمان دستخوش تغییرات بوده و بیشتر دیدگاههای سیاسی در این سازمان به کار و تخصص ارجح بوده است. در صورت مداقه بیشتر، درمییابیم کسانی که در چند سال اخیر منصوب شدهاند هیچ تجربهای از میراث فرهنگی ندارند. این مدیران در این زمینه نه تجربه و نه حتی علم آن را داشتهاند. عمق مشکل جایی است که تا وقتی این مدیر بخواهد تجربه کسب کند از این عرصه کنار گذاشته شده و این چرخه ادامه مییابد.
از دیگر نقاط ضعف میراث فرهنگی و گردشگری، استفاده نكردن از توان بخش خصوصی در این حوزه است. مناطق گردشگری زیادی در ایران وجود دارد که نزدیک به نابودی هستند. متأسفانه بستر ورود بخش خصوصی به میراث فرهنگی آماده نشده است. کل بودجه این سازمان ۴۰۰ میلیارد تومان است که این مبلغ تنها حقوق کارکنان سازمان را تأمین میکند. پس واضح است به لحاظ بودجهای نمیتوان انتظار داشت اقدامی در خصوص حفظ و حراست از میراث فرهنگی صورت گیرد. از آنجا که دولت توانایی کافی برای پوشش همهجانبة این حوزه را ندارد، بایستی برنامهریزی لازم برای فعالیت بخش خصوصی را فراهم کند.
نکتة قابل توجه در گردشگری خارجی و توریست، سهولت در صدور روادید است. این موضوع بهخصوص در مورد کشورهای همسایه از اهمیت ویژهای برخوردار است. باید برای تردد راحت همسایگان در داخل کشور تلاش کنیم. هر چند با توجه به مشکلات اخیر پیش آمده به واسطة تحریمها محدودیتهایی وجود داشت، امیدواریم طبق قولوقرارهای صورت گرفته، تعاملات با ایران نسبت به گذشته افزایش پیدا کند.
علیرغم اینکه ارزآوری حاصل از ورود گردشگران خارجی به ایران قابل چشمپوشی نیست اما میتوان گفت تأثیرگذاری فرهنگی ناشی از آشنایی مسافران خارجی با فرهنگ، آداب و رسوم ایرانیان نیز در جایگاه ویژهای قرار دارد. این تبادل فرهنگی میتواند بخشی از فشارهای روانی وارد به کشور را برطرف نماید. گزاف نیست اگر از گردشگری خارجی به «دیپلماسی فرهنگی» تعبیر نماییم. هر چه بر تعداد گردشگران خارجی افزوده شود به همان مقدار فشار مردم بر دولتهایشان برای تغییر نگرش درخصوص ایران بیشتر خواهد شد و از رهاورد این دیپلماسی فرهنگی، دولتها مجبور به اخذ تصمیمهاي عاقلانهتری نسبت به ایران میشوند.
سخن از ضعف زیرساختهای این حوزه نیز با اینکه تکراری و ملالآور است اما باید اذعان داشت در این خصوص ایجاد زیرساختها هم مشکلاتی وجود دارد؛ بانکها تسهیلات لازم برای ساخت هتل را در اختیار متقاضیان قرار نمیدهند. دولت هم میتواند با کاهش عوارض و مالیات در این بخش مشوق سرمایهگذاران خصوصی باشد. همه این عوامل دست به دست هم داده تا ما در بخش گردشگری توفیق کافی نداشته باشیم.
در بخش گردشگری مواردی حائز اهمیت دیگری نیز مانند امنیت هست که خوشبختانه در کشور ما در سطح بالایی برقرار است. تأمین محلهای اقامت مناسب و تسهیل تردد نیز پیشنیازهای جذب بیشتر گردشگران است. در عین حال که باید برخورد مناسبی در مبادی ورودی با گردشگران بشود، بایستی مسافران بتوانند در اخذ ویزا و مجوز اقامت کمتر دچار مشکل شوند. موارد ذکر شده مسائل اساسی است که وزارت امور خارجه، سازمان گردشگری و سایر دستگاههای مرتبط میتوانند در تسهیل امور این حوزه تلاش بیشتری داشته باشند تا بتوانیم شاهد رشد روزافزون ایران در حوزة گردشگری باشیم.
*نماینده رشت و رئیس فراکسیون میراث فرهنگی مجلس
نظر شما