شناسهٔ خبر: 119659 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان

به هوشیاری بیشتر نیاز داریم

سعدالله زارعی43

«نماینده»؛ سعدالله زارعی/تشدید اقدامات امنیتی علیه محور مقاومت در منطقه به مرز هشدار رسیده است. ورود نظامیان ترکیه به شمال عراق و اقدام مجلس نمایندگان آمریکا در بازتولید اتهام محور شرارت علیه ایران و همزمان با این مباحث سخن گفتن از اعزام نیروهای جدید غربی عربی بنام اقدام علیه داعش در سوریه و عراق، علامت‌های بالینی تشدید وضعیت امنیتی منطقه می‌باشد. برای چند و چون این تحولات توجه به نکات زیر ضرورت دارد:
۱- حمله به هواپیمای نظامی روسیه که به دعوت دولت دمشق وارد فضای شمال سوریه شده بود، درست چند روز پس از ماجرای تروریستی پاریس اتفاق افتاد و همزمان با ابراز تأسف شدید نسبت به ماجرای پاریس، دولت آمریکا حمایت کامل خود را از اردوغان در مناقشه پیش آمده بین روسیه و ترکیه اعلام کرد. این در حالی است که محکوم کردن تروریزم و اسقاط هواپیمای نظامی روسیه که به منظور مقابله با داعش و بقیه گروه‌های تروریستی وارد سوریه شده بود، قابل جمع نیست.
۲- درست در فضایی که ترکیه از واکنش نظامی روسیه در نگرانی به سر می‌برد، نظامیان ترکیه یک واحد نظامی به استعداد ۱۳۰ نفر و حدود ۲۰ تانک و نفربر زرهی را به شمال موصل اعزام کردند و علیرغم مخالفت صریح دولت عراق، آنکارا بر ابقاء این نیروها در خاک عراق و افزایش آنان تأکید کردند: اردوغان اعزام این نیروها را به درخواست مسعود بارزانی رئیس دولت اقلیم کردستان عراق مرتبط کرد و حال آنکه قوانین بین‌المللی اجازه نمی‌دهد در امور امنیتی به استناد درخواست دولت یک اقلیم مداخله نظامی صورت گیرد چراکه چنین اقدامی نقض صریح حاکمیت ملی آن کشور محسوب می‌شود و این در حالی است که منطقه حضور نظامیان ترکیه هیچ ارتباطی با دولت اقلیم ندارد. پایگاه «عشیقه» بخشی از استان عرب‌نشین نینواست و ربطی به مناطق کردی ندارد. در این منطقه ایزدی‌ها، مسیحی‌ها و کردها حضور دارند و اردوغان با مداخله در این منطقه علاوه به نقض حاکمیت ملی عراق، مقدمات درگیری‌های خونین طایفه‌ای را نیز فراهم کرده است.
مداخله نظامی ترکیه در شمال موصل نشان می‌دهد که حمله به هواپیمای روسیه در سوم آذر ماه جاری یک اقدام برنامه‌ریزی شده با هدف تغییر وضع امنیتی منطقه به نفع آمریکا و ترکیه صورت گرفته است. این موضوع علی‌القاعده می‌تواند بیانگر سلسله رخدادهایی باشد که یکی پس از دیگری از سوی آمریکا و ترکیه به اجرا گذاشته می‌شود و نیاز به واکنش فیصله دهنده دارد.
۳- مذاکرات بارزانی و اردوغان که پیش از این بصورت محرمانه انجام شده بود، پس از مداخله نظامی ترکیه در شمال موصل جنبه رسمی و علنی پیدا کرد. پس از این حمله، بارزانی تأیید کرد که این مداخله با اطلاع او صورت گرفته است. این موضوع نشان می‌دهد که ترکیه به موازات تشدید درگیری با کردهای خود، درصدد برآمده است تا از اختلافات کردهای عراق با دولت بغداد برای پیشبرد سیاست‌های ضدعراقی خود سود جوید. در این میان جدا از اقدام فتنه‌انگیزانه دولت اردوغان، شاهد خیانت مسعود بارزانی از یک سو علیه کردها و از سوی دیگر علیه دولت عراق هستیم. در این مداخله  جرم بارزانی قطعاً از جرم اردوغان سنگین‌تر است و دولت عراق باید با استفاده از ابزارهای خود ابتدا حاکمیت خود را بر کردستان اعمال کند و پس از آن به تجاوز نظامی ترکیه خاتمه دهد. جالب این است که حدود یک سال پیش وقتی که منطقه کردی عراق از سوی داعش مورد تهدید قرار گرفت درخواست بارزانی از آمریکایی‌ها برای کمک به جایی نرسید و اگر کمک به موقع ایران نبود داعش با کمک ترکیه بر منطقه کردستان مسلط شده بود. بارزانی در این میان با نادیده گرفتن هم پیمانی اردوغان- ابوبکر البغدادی در زمان حمله شهریور ماه گذشته داعش به اربیل، هم اینک که داعش با ضربات نیروهای عراقی مؤتلف ایران، بشدت ضعیف شده به هم پیمانی با حامی داعش رسیده است! بارزانی جدای از اینکه به کردهای ترکیه و سوریه پشت کرده و جنایات دولت اردوغان علیه آنان را نادیده گرفته است، موقعیت امنیتی منطقه کردستان عراق را نیز به مخاطره انداخته است چرا که در صورت بهم خوردن موازنه در منطقه شمال عراق، بغداد و تهران سکوت نمی‌کنند و این می‌تواند منازعات کنونی را به منطقه کردی در عراق بکشاند. طبعاً در چنین شرایطی مانع موجود بر سر راه توسعه داعش به سمت شمال نیز ناخواسته از میان می‌رود و دیوارهای دفاعی اربیل در همان دقایق اولیه فرو می‌ریزد. در واقع در اینجا بارزانی پیش از آنکه مرتکب خیانت علیه کردهای ترکیه و سوریه شده باشد، به مردم کرد عراق خیانت کرده است.
۴- اقدام روز سه‌شنبه گذشته مجلس نمایندگان آمریکا در باز تولید اتهام «محور شرارت» علیه ایران و تصویب طرحی که ایران را نا امن و یکی از مراکز تولید تروریزم معرفی می‌کند، معنادار به حساب می‌آید. این در حالی است که دو روز پس از آن «حنان فتلاوی» یک نماینده مجلس عراق فاش کرد وزرای خارجه و دفاع آمریکا سرگرم آماده‌سازی شرایط در عراق برای اعزام دهها هزار نیروی نظامی مزدور- عمدتاً عربی- هستند.
آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که آنچه نیروهای نظامی آنان را در سال ۲۰۱۱ از عراق اخراج کرد، هماهنگی‌های انجام شده میان عراق و ایران بود و امروز نیز، ایران مهمترین مانع بازگشت دوباره نظامیان آمریکا به عراق محسوب می‌شود. در واقع مجلس آمریکا با تصویب طرح ضدایرانی خود که بدون شک با درخواست وزارت خارجه و دفاع آمریکا همراه بوده است بازسازی موقعیت نظامی آمریکا در عراق را کلید زده است. البته این موضوع ساده‌ای نیست و تحقق آن نیازمند همراهی دولت عراق  می‌باشد. از این رو هیچ بعید نیست که مداخله نظامی ترکیه در شمال موصل یک قطعه از پازل آمریکایی‌ها برای هل دادن عراق به سمت آمریکا به گمان رها شدن از تجاوز نظامی ترکیه باشد. اگرچه رئیس‌جمهور، دولت عراق، مرجعیت و گروههای مختلف عراقی بخصوص گروههای شیعی در این مورد موضع یکپارچه‌ای داشته‌اند ولی مواضع دولت اقلیم کردستان عراق و مواضع بعضی از شخصیت‌های سنی عراق - از جمله موضع سلیم الجبوری - به نحو تاسف‌انگیزی مسئولانه و در جهت مقابله با مداخله خارجی نبوده است. این شکاف سیاسی کار را بر دولت عراق سخت می‌کند ولی با این حال اگر شیعیان عراق موضع یکپارچه کنونی خود را حفظ کنند، شکاف‌های موجود و مواضع ضعیف رهبران کردی و رهبران سنی عراق کمک چندانی به طرح‌های مداخله‌گرایانه آمریکا و ترکیه نمی‌کند.
۵- موضع مجلس نمایندگان آمریکا علیه ایران که بدون شک به درخواست دولت‌ آمریکا صورت گرفته است، حساسیت شرایط را به ما گوشزد می‌کند. آمریکایی‌ها با ناامن‌ نشان دادن ایران به عوامل تروریستی خود گرا داده‌اند که ناامن‌سازی ایران کلیدخورده و آنان باید برای ایفای نقش در این موضوع آماده باشند. در ادبیات نظامی دنیا، این یک علامت انکار برای مداخله به حساب می‌آید. اما این چه نوع مداخله‌ای است؟ در این روند دو سطح مداخله می‌تواند اتفاق بیفتد و البته این دو سطح می‌توانند توأمان مدنظر قرار گیرد. یکی از این مداخلات شبیه آنچه در عراق یا سوریه اتفاق افتاده است، می‌تواند مداخله امنیتی و نظامی مستقیم و غیرمستقیم - یا یکی از این دو - باشد. اقدام آمریکا در شکل‌دهی به یک ائتلاف و آنچه اخیرا توسط «فتلاوی» فاش شد، شکل‌دهی به «ارتش مزدوران»   علیه سوریه می‌تواند یک الگو باشد و در جای دیگر- یعنی ایران - نیز کاربرد داشته باشد. کما اینکه مداخله نظامی مستقیم ترکیه در عراق زیر چتر یک گروه داخلی در این کشور، می‌تواند یک الگو باشد و در جای دیگر نیز کاربرد داشته باشد. در واقع در این دو مدل رفتاری، مداخله نظامی یک یا چند کشور علیه یک کشور دیگر، الزاما نیازمند موافقت دولت آن کشور نیست، خواست یک ائتلاف بین‌المللی یا درخواست یک گروه داخلی - ولو غیر قانونی- برای مداخله نظامی  کفایت می‌کند؛ اقدام توأمان و هماهنگ آمریکا و ترکیه که پس از ماجرای پاریس صورت‌بندی شده و با حمله ترکیه به سوخوی ۲۴ روسیه کلید خورده، نوعی تغییر حقوقی و امنیتی در جغرافیای منطقه است و از این رو ایران باید پیش از آنکه با چنین الگوها و فرمول‌هایی تهدید امنیتی و حقوقی شود به مقابله جدی با آن برخیزد و از این منظر می‌توان به اهمیت توافق ایران و روسیه در مسائل امنیتی منطقه پی برد. توافق ایران و روسیه از آنجا که از یک سو ناظر بر مقابله فراگیر با تروریزم است و از سوی دیگر عملیات نظامی ناظر بر محور قرار گرفتن دولت‌ها  در سرزمین‌های مورد تهدید تروریزم است، یک اقدام آفندی قوی در دفاع از مرزها و حقوق کشورهای منطقه به حساب می‌آید.
اما یک جنبه دیگر از اقدام مجلس نمایندگان آمریکا مربوط به حوزه سیاسی می‌شود. این اقدام در آستانه انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان ایران صورت گرفته و دارای پیام خاصی است. آمریکایی‌ها چندی است گمان کرده‌اند مردم ایران «کنار آمدن»   را بر مقاومت در برابر آمریکا انتخاب نموده و نیروهایی در حاکمیت ایران هستند که این انتقال از مقاومت به کنار آمدن را مدیریت می‌نمایند. مجلس نمایندگان آمریکا در این طرح با زنده کردن اتهام محور شرارت درصدد برآمده است تا به خیال خود مردم  ایران را از ترس جنگ و تحریم‌های جدید به سمت تنزل از مواضع انقلابی سوق دهد.
اما آنان این روش را در طول سال‌های گذشته تجربه کرده و همواره ناکام بوده‌اند این بار هم به نتیجه نمی‌رسند البته به شرطی که بزک کردن‌هایی که «دوستان آمریکا»   در ایران از چهره و نیات آمریکا می‌کنند به توهم آمریکایی‌ها دامن نزند و آنان را وسوسه ننماید.

نظر شما