شناسهٔ خبر: 119064 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه رسالت

رفتن آسان بود...

راهپیمایی اربعین 43

 «نماینده»؛ محمدکاظم انبارلویی/ رفتن آسان بود ار واقف منزل باشي اين روزها جهان نظاره‌گر تجليات شور و عشق انبوه و ميليوني جمعيتي است كه از شمال و جنوب و غرب و شرق عراق با پاي پياده به كربلا مي‌روند. فلسفه اين «رفتن» و پيام راهپيمايان چيست؟ اين حسين كيست كه جاذبه جسم و جان و روح او انسانها را از پنج قاره جهان به سوي خود مي‌كشد؟ انسان تا حركت نكند و نرود، نيست. وقتي مي‌رود احساس مي‌كند هست. سكون و بي‌حركتي يعني مرگ. بايد راه افتاد و رفت! كجا؟ مبدأ چيست؟ مقصد كدام است؟

 

«هل اتي علي الانسان حين من الدهر لم يكن شيئاً مذكورا» (سوره دهر، آيه ۱) اين آيه چون پتكي بر سر وجدان خفته انسان فرود مي‌آيد! چه روزگاراني بر انسان گذشته است؟ روزگاراني كه هيچ قابل ذكر نبود! انسان بايد زماني با خود خلوت كند و به اين ادراك برسد كه منشأ پيدايش او چيست و به آن عميقاً فكر كند. اين خلوت را همراه با انسان‌هايي داشته باشد كه آنها هم به همين فكر مي‌كنند. راهپيمايي اربعين بهترين فرصت براي عميق شدن در اين انديشه است كه بفهميم ما از كجا هستيم و در كجا هستيم و به كجا مي‌رويم؟ انسان، جلوه‌اي از عظمت الهي است. موجودي مسئول و مكلف كه بي‌ترديد در گرداب آزمايش الهي قرار مي‌گيرد.

انسان در مسير حركت خود در جاده انسانيت حتما به دو راهي «فجور» و «تقوا» مي‌رسد. بايد يكي را انتخاب كند. راه سومي در كار نيست. در لحظه انتخاب و تصميم‌گيري بدون شك خداوند، حجت را بر انسان تمام مي‌كند. راستي در راهپيمايي اربعين به چه انديشه كنيم؟ ميراث قيام كربلا براي انسانها و انسانيت چيست؟ حسين(ع) خود وارث چه چيزي بود؟  

او وارث آدم، برگزيده خدا و نوح نبي خدا و ابراهيم خليل خدا و موسي كليم خدا و عيسي روح خدا(عليهم‌السلام) بود. او وارث پيامبر (ص) و علي(ع) و حسن (ع) بود. او سراج منيري است براي استمرار تاريخ انبيا و اولياي الهي. او يك علامت بزرگ است كه انسانها در شاهراه الهي به بيراهه نروند.

زائر اربعين در اين راهپيمايي بزرگ، خود را در كشتي نوح(ع) و همراه با ابراهيم (ع) در نبرد با خدايان دروغين و همراه با موسي(ع) هنگامي كه به رود نيل مي‌رسد و فرعونيان از پشت سر، آنها را تهديد به مرگ و نيستي مي‌كنند، مي‌بيند. زائر اربعين خود را همراه عيسي(ع) و محمد(ص) در نبرد با طواغيت زمان مي‌بيند. او خود را در صفين، جمل و نهروان در كنار مولا علي(ع) مي‌بيند. او خود را همراه حسين(ع) در دشت كربلا در برابر ستمكارترين انسانها مي‌بيند. او داراي يك پيشينه و حافظه تاريخي است و همه اين مفاهيم را در راهپيمايي اربعين حس و دوباره تجربه مي‌كند.

اين حس عجيبي است و وقتي با آب ديده همراه مي‌شود تبديل به يك قدرت نرم مي‌شود. اين قدرت در دست كيست؟ سلاح اين جماعت همان آب ديده است. مي‌گويند اشك يك زبان است، زباني كه هرگز دروغ نمي‌گويد. صدق بماهو صدق يك قدرت است. اين قدرت فقط در دست پيامبران و اولياي الهي است.  

در خصوص اشك و آب ديده، عرفا، حكما و فلاسفه خيلي بحث كرده‌اند. يك جمله در بيان آنها مشترك است؛ آب معرفت از آب ديده مي‌جوشد. ملت ما بر سر سفره معارف عاشورا و كربلا به واسطه همين اشك و آه به قله‌هاي رفيعي از انسانيت، آزادي و عزت رسيده‌اند. نمونه آن همين برپايي انقلاب رهايي بخش اسلام در منطقه و جهان و تشكيل جمهوري اسلامي است. انقلاب ما مديون و مرهون امام حسين(ع) و ياران باوفايش است. حسين(ع) مصباح هدايت و سفينه نجات است. اگر فرهنگ عاشورا و كربلا نبود، استمرار انقلاب و حيات بالنده آن در سرزمين ما ممكن نبود. حسين(ع) و ياران او بودند كه معارف وحياني و آموزه‌هاي مشترك انبيا(ع) را با جانفشاني و نثار خون عزيزترين انسان‌هاي عصر خود به نسل‌هاي بعد منتقل كردند و نگذاشتند گرد كهنگي و پوسيدگي و تحريف بر دامن اسلام بنشيند. اكنون از سراسر جهان از هر دين و مذهب، از پير و جوان و كودك و زن و مرد تلاش مي‌كنند خود را به كاروان اربعين برسانند. كدامين دوربين مي‌تواند اين همه عشق و اشتياق را به تصوير كشد؟ آنچه امروز از سيماي جمهوري اسلامي و صداي ايران مي‌بينيم و مي‌شنويم نمي از دريا و غوغاي توفاني است كه بر ساحل صورت ما مي‌نشيند. قدر اين اشكها را بدانيم. گنجينه‌اي از معارف الهي و انساني روي اين آب ديده وجود دارد. آن را در قاب چشم‌هايمان حفظ كنيم.  

بهاري‌ترين دلها را كه در اوج خوشدلي هستند مي‌توان در راهپيمايي اربعين ديد. ديدن آنها واقعا تماشايي است. در اين نوبهار ايماني خوب است همزبان با حافظ بگوييم؛

نوبهار است در آن كوش كه خوشدل باشي

كه بسي گُل بدمد، باز تو در گِل باشي

من نگويم كه كنون با كه نشين و چه بنوش

كه تو خود داني اگر زيرك و عاقل باشي

گرچه راهي است پر از بيم زما تا بر دوست

رفتن آسان بود ار واقف منزل باشي

نظر شما