شناسهٔ خبر: 110684 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه حمایت

کابوس هولناک استکبار

پرویز سروری/* امروز بیشترین تلاش‌های نظام استکبار و برخی عوامل فریب‌خورده داخلی – آگاهانه یا ناآگاهانه- بر تغییر رفتار کشور متمرکز شده است.

«نماینده»؛ پرویز سروری/ خطر و تهدیدی که استکبارجهانی از ناحیه جنبش‌های اسلامی در سراسر دنیا احساس می‌نمود با پیروزی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران شرایط متفاوتی را رقم زد و حکومتی مستحکم و با پشتوانه قوی مردمی در قالب یک نظام سیاسی در ایران تجلی نمود. دیری نپایید که این جنبش با سرعتی خیره‌کننده از مرزهای کشور فراتر رفت و با الهام‌بخشی به بیش از یک میلیارد مسلمان در سراسر جهان، مرزهای بین‌المللی را درنوردید. از این رو بود که «جورج شولتر» وزیر خارجه اسبق آمریکا، انقلاب اسلامی ایران را «دشمن مشترک تمدّن غرب در سراسر تاریخ آن» دانسته است.
از آنجا که قوت و بقای استکبار بر سه پایه تسلیحات، اطلاعات و تبلیغات پایه‌ریزی شده، طبیعی است که دشمنان در مواجهه با پدیده حیرت‌انگیز انقلاب اسلامی با تمام توان از این سه عامل به خصوص عامل تبلیغات بهره‌ گرفتند و سعی وافری برای سرنگونی نظام به کار بستند که به پنج مورد از برنامه‌های آنان به اختصار اشاره می‌گردد:
۱- کودتا: در این روش از عناصر خودفروخته نظام شاهنشاهی برای رسوخ در ارکان نظامی و در نتیجه ساقط کردن نظام استفاده شد. بارزترین نمونه آن کودتای نوژه است که در ۱۸ تیر ۱۳۵۹ کشف و خنثی شد. این کودتا در مقایسه با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از طراحی بسیار پیچیده‌تری برخوردار بود اما با هوشیاری نیروهای انقلابی ناکام ماند.
۲- آشوب و تجزیه: تجزیه و ایجاد آشوب‌های قومی – مذهبی از دیگر روش‌های قدیمی و پرکاربرد استکبار است. همزمان با اوج‌ گرفتن انقلاب، روش‌های تجزیه‌طلبانه از سوی سرویس‌های جاسوسی شرق و غرب مورد توجه قرار گرفت که عمدتاً‌ در مناطق مرزی پیاده شد. این توطئه‌ نیز به رغم تلاش‌های فراوان عوامل داخلی و خارجی آمریکا به نتیجه نرسید و شکست خورد.
۳- حذف فیزیکی و ترور نیرو‌های انقلاب: در ادامه توطئه‌های آمریکا، پرده دیگری از نقشه‌های شوم آنان در قالب ترور رونمایی گردید و در اندک زمانی عناصر تاثیرگذار انقلاب هدف ترورهای کور قرار گرفتند. حربه ترور در چنان مقیاس وسیعی عملیاتی گردید که در هیچ نقطه جهان در آن مقطع نظیر و همانندی نداشت. اما این حربه نیز مانند سایر توطئه‌ها سرنوشتی جز هزیمت نداشت.
۴- تهاجم نظامی: با اشغال لانه جاسوسی ایالات متحده آمریکا طعم حقارتی شدید و شکستی بی‌سابقه را چشید و برای آزادسازی گروگان‌ها به فکر توطئه‌ افتاد که به ماجرای رسوای طبس ختم گردید. پس از این بود که طرح تهاجمی گسترده با مشارکت تمام قدرت‌های جهان و همراهی بسیاری از کشورها در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ توسط رژیم بعث عراق کلید خورد. این حمله نظامی با شکست مفتضحانه صدام و حامیانش به پایان رسید در حالی که ارکان ایران اسلامی پس از هشت سال نبرد سنگین، بیش از هر زمان دیگری مستحکم‌تر شده بود.
۵- طراحی فتنه و پیاده‌سازی انقلاب‌های مخملی: این روش که عمدتاً با تقابل فرهنگی شناخته می‌شود با استفاده از عوامل خودفروخته داخلی و پشتیبانی سنگین آمریکایی – صهیونیستی در سال‌های ۸۷ و ۸۸ به مرحله اجرا درآمد. در این توطئه سنگین از تمام ابزارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی استفاده شد، اما هوشیاری مردم و رهبری آن را به نقطه عطفی در تاریخ انقلاب بدل کرد. روش‌های فوق‌الذکر که هزینه‌های سرسام‌آور به لحاظ مالی و تحریک احساسات ملی و ضدّ استکباری در کشور را به همراه داشت، در برآوردهای کلی دشمن مقرون به صرفه ارزیابی نگردید به نحوی که اکنون جبران مافات برای استکبار، متضمن صرف هزینه‌ و طراحی‌های جدید است. اگر بخواهیم تحلیلی واقع‌گرایانه از این موضوع داشته باشیم باید بپذیریم که امروز بیشترین تلاش‌های نظام استکبار و برخی عوامل فریب‌خورده داخلی – آگاهانه یا ناآگاهانه- بر تغییر رفتار کشور متمرکز شده است. در نتیجه طراحی جدیدتر و جذاب‌تری با نام پروژه «نفوذ» به بهانه توافق هسته‌ای و «پس از برجام» در دستور کار قرار گرفت. دشمن که دریافته بود تمام روش‌های پیشین، حس تقابل و دشمنی را در ملت ایران برافروخته‌تر می‌کند، اکنون تلاش می‌کند با نشان دادن چهره‌ای به اصطلاح جذاب این پیام را به مردم ارسال کند که در صدد ایجاد گشایش در حوزه‌های مختلف است تا بدین وسیله عامل اصلی شکست‌های خود را از میان بردارد؛ عاملی که از زبان برخی مسئولین غربی و رسانه‌های آنان طی هفته‌های اخیر به آن بسیار پرداخته شده است. این عامل آنچنان قدرتمند است که تمام فاکتورهای برتری و قدرت نظام اسلامی در زیر مجموعه آن تعریف می‌شود. هفته گذشته بود که «جان ساورز» رئیس پیشین سرویس اطلاعات خارجی انگلیس به صراحت ادعا کرد طی ۱۰ تا ۱۵ سال اجرای برجام، ماهیت انقلابی‌گری ایران تغییر می‌یابد. به عبارت دیگر، پمپاژ خبری اخیر رسانه‌های استکباری با طرح گسترده به اصطلاح حذف روحیه انقلابی با هدف مقدمه‌چینی برای عملیاتی کردن پروژه «نفوذ» صورت گرفته و «روحیه انقلابی‌گری» همان پاشنه آشیل استکبار است که تمام نیروهای خود را برای تغییر آن به کار بسته است. رهبر معظم انقلاب هفته گذشته در دیدار با فرماندهان سپاه با اشاره به این توطئه فرمودند: «قدرت و نفوذ ما به علت روحیه و عملکرد انقلابی است و طبعاً اگر آن را کنار بگذاریم ضعیف می شویم.» تحلیل‌ها نشان می‌دهند تلاش دشمن برای دستیابی به حذف روحیه انقلابی‌ و در نتیجه تضعیف نظام عمدتاً بر محور عملیات روانی بر ذهن مسئولین با هدف تاثیرگذاری بر چارچوب‌های فکری آنان صورت گرفته است. دشمن به زعم خود از طریق ایجاد افق‌های کاذب در سطح جامعه با هدف افزایش توقعات در میان مردم از یک سو و عملیات روانی بر ذهن مسئولین مبنی بر اینکه باید خواسته‌های مردم برآورده شود از سوی دیگر،   در صدد ایجاد بسترهای نفوذ و تحلیل بردن روحیه‌ انقلابی است.   واقعیت این است اگر دشمن قسم‌خورده ما در طول سالیان پس از انقلاب دلسوز و خیرخواه ما بوده‌اند، در سال‌های آتی نیز وضع به همین منوال خواهد بود. استکبار به رهبری آمریکا همچنان که در تحلیل‌ها و محاسبات خود در بیش از ۳ دهه از عمر انقلاب اسلامی بارها و بارها مرتکب خطاهای راهبردی شده است، در این راهبرد جدید نیز از خطا در تحلیل و محاسبه در امان نمانده و این نقشه همانند سایر توطئه‌ها فرجامی جز شکست نخواهد داشت. راهکار مقابله با این توطئه، هوشیاری و بیداری است، همچنانکه رهبر حکیم انقلاب اسلامی فرمودند: «چنانچه ما بیدار باشیم، امید آنها ناامید خواهد شد. آنها منتظر نشسته‌اند که یک روزی ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران خوابش ببرد؛ منتظر این هستند. وعده می‌دهند که ده سال بعد، ایران آن ایران نیست و دیگران هم که دیگر کاری نمی‌کنند! تصوّرشان این است. نباید گذاشت این فکر و این امید شیطانی در دل دشمن پا بگیرد؛ باید آن‌چنان پایه‌های انقلاب و فکر انقلابی در اینجا مستحکم باشد که مُردن و زنده بودن این و آن و زید و عمرو، تأثیری در حرکت انقلابی این کشور نگذارد؛ این وظیفه‌ اساسی همه‌ نخبگان انقلابی این کشور است.»

نظر شما